مقدمه
سرطان پستان که از هر 9 زن یک نفر دچار آن میشود، دومین سرطان کشنده بعد از سرطان ریه در میان زنان است. شیوع سرطان ناشی از فرایند ایجاد بافت سرطان پستان طی چند مرحله است و جزء بیماریهای چند عاملی دستهبندی میشود و دلایل متعددی دارد [
1]. ابتلا به سرطان سلامت جسمی و روانی فرد را به مخاطره میاندازد. مطالعات انجامشده نشان میدهد بیشترین مشکلات این بیماران افسردگی یاس و ناامیدی کاهش سازگاری و استرس بالاست [
2]. سرطان نه تنها یک بیماری تهدیدکننده زندگی است، بلکه فرد را از زندگی روزمره باز میدارد و مشکلات روانشناختی متعددی را برای بیمار و خانواده ایجاد میکند. این بیماری با رنجهایی که برای بیمار ایجاد میکند، میتواند با به چالش کشیدن تجربه معنای زندگی، کیفیت زندگی او را کاهش دهد [
3]. امروزه تشخیص سرطان دیگر معادل مرگ حتمی و قریبالوقوع محسوب نمیشود و با پیشرفت تکنولوژی در نظام، سلامت بقای بیشتر بیماران میسر است، اما بیمارانی که تشخیص سرطان برای آنان مطرح است، ناگزیر به رویارویی با مرگ خویش هستند [
4]. تشخیص بیماری سرطان میتواند تبدیل به یک بحران عمیق وجودی شود و آینده بیماران و خانواده آنها را در معرض تهدید قرار دهد [
5].
اضطرابِ مرگ و ترس است که در بین بیماران سرطانی عمومیت دارد، اما واکنشهای احساسی نسبت آن متفاوت است. بیماران تحت تأثیر متغیرهای فرهنگی و فردی علائم متفاوتی را در واکنش به بیماری و یا مرگ قریبالوقوعی بروز میدهند. مطالعات نشان میدهد 50 تا 85 درصد بیماران مبتلا به سرطان از یک اختلال روانپزشکی رنج میبرند [
6] که فراوانترین اختلال روانپزشکی، اختلال انطباقی همراه با اضطراب و افسردگی است. شکایت اصلی این بیماران اضطراب است. بهویژه اضطراب مرگ که میتواند بهعنوان یکی از تشخیصهای مهم روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان مطرح باشد [
4]. این نوع اضطراب، ترس مداوم، غیرطبیعی متأثر از اعتقادات و باورهای شخصی است [
7] و با پیشرفت بیماری و طی فرایند درمان، علائم روانشناختی نیز کیفیت زندگی بیماران را به خطر میاندازد. غالباً کارکنان نظام سلامت بر تثبیت علائم جسمی نظیر درد، تهوع و استفراغ بیماران مبتلا به سرطان توجه بیشتری دارند و از مشکلات روانشناختی نظیر اضطراب، ترس از مرگ غفلت شده است [
4]. اضطراب مرگ بهعنوان یک ترس غیر عادی و بزرگ از مرگ همراه با احساساتی از وحشت از مرگ یا دلهره هنگام فکر به فرایند مردن یا چیزهایی که پس از مرگ رخ میدهند، تعریف شده است. اضطراب مرگ منجر به درماندگی، تغییرات جسمانی، از دست دادن کنترل، از دست دادن اطرافیان همراه با احساس گناه و شرم است.
بیماران سرطانی علاوهبر درمان جسمانی سرطان نیاز به درمان روانی نیز دارند. یکی از روشهای درمان روانی در جهت کنترل این اضطراب روش هیپنوتراپی شناختی است. هیپنوتیزم یکی از قدیمیترین روشها است که کارایی فزایندهای در مدیریت اضطراب دارد. هیپنوتیزم یک حالت تغییریافته هشیاری است که با پذیرندگی افزایشیافته تلقین، توانایی تغییر ادراک، احساس و ظرفیت افزایش انفکاک مشخص میشود که در بیماران سرطانی از آن بهمنظور کنترل اضطراب و نیز مدیریت درد استفاده میشود [
8]. بررسی هولدویتی با عنوان هیپنوتیزم در درمان بیماران اختلالات اضطرابی بر 42 بیمار نشان داد که هیپنوتیزم باعث کاهش نشانههای اضطرابی در این بیماران میشود [
9]. پلاسکوتا و همکاران، یونتاس و همکاران و گلاسمر و همکاران پس از بررسی مداخلات هیپنوتراپی شناختی براضطراب، افسردگی، بیخوابی بیماران سرطانی اثر بخشی این روش را نشان دادند [
10, 11, 12]. همچنین مقتدر و همکاران، بهاوند و همکاران، فتحی و همکاران، آبرین و همکاران و جانباز و همکاران در پژوهش خود بیان کردند که هیپنوتراپی شناختی اثرات قابلتوجهی بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران دارد [
13 ,14, 15, 16, 17].
معنویتدرمانی یکی دیگر از روشهای درمان است. معنویت منبع مهمی جهت سازگاری با وقایع تنش زای زندگی است. معنویت، جستوجوی مداوم برای یافتن معنا؛ درک عمیق ارزشها، نیروهای طبیعی موجود و نظام باورهای شخصی است که فرد ازطریق آن میتواند معنای زندگی خود را درک کند و اضطراب ناشی از این شرایط تنشزا را مدیریت کند. یافتههای پژوهشها نشان میدهد بین سلامت معنوی با مصونیت بیشتر در برابر بیماریها ارتباط وجود دارد [
18]. یافتن معنی زندگی، مهارت مقابلهایی که به فرد کمک میکند تا علت وجودی خود را درک کند و این احساس معنا موجب میشود تا از اوقات باقیمانده زندگی لذت ببرد و اوقات دشوار بدون اضطراب سپری شود. در غیر این صورت دیگر تلاش برای زنده ماندن نخواهد کرد و فرصتهای زندگی را از دست میدهد. مطالعه ابوالقاسمی و همکاران، حسینیان و هدایتی و همکاران نشان داد که کاهش افسردگی و اضطراب در زنان مبتلا به سرطان پس از معنویتدرمانی بود [
19]. باتوجهبه اهمیت کاهش اضطراب در بیماران سرطانی و اثربخشی روشهای هیپنوتراپی و معنویتدرمانی، این پژوهش به بررسی تأثیر درمانهای مبتنی برهیپنوتراپی شناختی و معنویت درمانی بر اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان میپردازد.
مواد و روشها
پژوهش حاضر شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه بیماران سرطانی مراجعهکننده به مرکز میرداماد شهر گرگان بودند. ابتدا نمونه 30 نفری از بیماران مرکز میرداماد شهر گرگان بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب و توسط پزشک متخصص معاینه، مصاحبه و تشخیصگذاری شدند. آزمودنیها به 2 گروه آزمایش (هیپنوتراپی شناختی، معنویتدرمانی، 20 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. ملاکهای ورود در این پژوهش عبارت بود از پر کردن فرم رضایتنامه، سواد خواندن و نوشتن، طی شدن 6 تا 7 ماه از زمان تشخیص، نرسیدن بیمار به سطح چهارم و تجربه جراحی، شیمیدرمانی و رادیوتراپی. همچنین ملاکهای خروج شامل نداشتن اختلالات روانی و مصرف داروهای روانپزشکی و بیش از 2 جلسه غیبت در طول اجرای مداخله بود. پس از پایان دوره مجدد هر 3 گروه مورد پسآزمون و 2 ماه بعد آزمون پیگیری قرارگرفتند. آزمودنیها قبل و بعد از انجام هریک از مداخلات با پرسشنامه اضطراب مرگ لستر مورد سنجش قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس تکمتغیره (آنکووا) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شدند.
پرسشنامه اضطراب مرگ لستر یک ابزار خودسنجی 32 گزینهای است که برای اندازهگیری میزان ترس و اضطراب مربوطبه مرگ است. فرم ابتدایی این مقیاس را کالت و لستر طراحی کردند. گویههای این پرسشنامه شامل 1 تا 8، مرگ خودتان؛ 1 تا 7، دیدن خودتان در حال مرگ؛ 1 تا 8، مرگ اطرافیان؛ 1 تا 6، دیدن اطرافیانتان در مرگ بود. لستر پایایی بازآزمایی این پرسشنامه را برای زیرمقیاس مرگ خود 85 درصد دیدن مردن خود 79 درصد، مرگ اطرافیان و نزدیکان 86 درصد و دیدن مردن اطرافیان 83 درصد گزارش کرد. همچنین مانی و گورمان، پایایی کلی این پرسشنامه را در حدود 93 درصد گزارش کردند. اسماعیلی و نادری در ایران ضریب پایایی این پرسشنامه را ازطریق آلفای کرونباخ و دو نیمهسازی بهترتیب 89 درصد و 68 درصد و اعتبار همزمان این مقیاس با اضطراب مرگ تمپلر برابر 57 درصد به دست آمد که بیانگر اعتبار قابلقبول این پرسشنامه است.
گروه مداخله معنوی، طی 8 جلسه گروهی 90 دقیقهای مداخلهای معنوی را براساس پروتکل معنویت درمانی وزیری و همکاران (به نقل از جمشیدیفر و لطفی کاشانی) [
20] (
جدول شماره 1)، گروه مداخله هیپنوتراپی شناختی 8 جلسه را براساس پروتکل هاوتون و همکاران (به نقل از مقتدر و همکاران) [
13] (
جدول شماره 2) دریافت کردند گروه کنترل، مداخلهای دریافت نکرد و فقط در جلسات گروهی بدون رویکرد شرکت کردند.
یافتهها
تعداد نمونه این مطالعه 30 نفر زن مبتلا به سرطان پستان بود که محدوده سنی آنها 30 تا 60 سال بود. میانگین و انحرافمعیار سن آنها 15±45 بود. سطح تحصیلات مشارکتکنندگان شامل زیر دیپلم (34 درصد)، دیپلم (50 درصد) و لیسانس (16 درصد) بود. بیشترین تعداد نمونه را محدوده سنی میانسال به خود اختصاص داده بود. در این مطالعه 30 نفر شرکتکننده بهطور مساوی به 3 گروه با تعداد 10 نفر، شامل گروه هیپنوتراپی شناختی، گروه معنویتدرمانی و گروه کنترل تقسیم شدند. بهمنظور محاسبه معناداری تفاوت بین میانگینهای نمرات 2 گروه آزمایشی و گروه کنترل از تحقیق کوواریانس تکمتغیره استفاده شد.
درمورد تأثیر مداخلات درمانی در هریک از گروهها نتایج آزمون اثر پیلای، لاندای ویلکز، اثر هتلینگ و بزرگترین ریشهروی در سطح خطای کوچکتر از 0/01 معنادار بود. بنابراین، با تعدیل اثر پیشآزمونها بر آزمونهای نهایی، حداقل بین میانگین تعدیلشده یکی از 4 متغیر وابسته در 2 گروه، تفاوت معنادار وجود دارد. باتوجهبه اطلاعات
جدول شماره 3 پیشآزمون اضطراب مرگ بر آزمون نهایی اضطراب دیدن مرگ خود (P<0/01) و آزمون نهایی اضطراب مرگ نزدیکان خود (P<0/01) و آزمون نهایی اضطراب دیدن مرگ نزدیکان خود اثر معنادار (P<0/01) دارد.
نتایج آنالیز کوواریانس چندمتغیره نشان داد نوع درمان (حداقل 1 درمان از 2 درمان) بر اضطراب مرگ خود (حداقل 2 گروه)، بر اضطراب دیدن مرگ خود، بر اضطراب مرگ نزدیکان و بر اضطراب دیدن مرگ نزدیکان تأثیرگذار است و یک رابطه معناداری بین نوع درمان و نوع اضطراب وجود دارد (P<0/01). همچنین در
جدول شماره 4 آمارههای توصیفی میانگینهای تعدیلشده آزمونهای نهایی متغیرهای وابسته را نشان میدهد.
نتایج
جدول شماره 5 نشان میدهد بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب مرگ خود گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه معنویتدرمانی، تفاوت معنادار (0/05<P)وجود ندارد.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب مرگ خود گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 4/72 وجود دارد. میانگین اضطراب مرگ خود در گروهی که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار گرفتهاند به میزان 4/72 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر هیپنوتیزم درمانی قرار نگرفتهاند.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب مرگ خود گروه معنویتدرمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 4/29 وجود دارد. میانگین اضطراب مرگ خود در گروهی که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار گرفتهاند، به میزان 4/29 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار نگرفتهاند. بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب دیدن مرگ خود گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه معنویتدرمانی، تفاوت معنادار (0/05<P) وجود ندارد.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب دیدن مرگ خود در گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 3/68 وجود دارد. میانگین اضطراب مرگ خود در گروهی که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار گرفتهاند به میزان 3/68 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر هیپنوتیزم درمانی قرار نگرفتهاند.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب دیدن مرگ خود گروه معنویتدرمانی و گروه کنترل ، تفاوت معنادار (P<0/05)به میزان 3/38 وجود دارد. میانگین اضطراب مرگ خود در گروهی که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار گرفتهاند به میزان 3/38 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار نگرفتهاند.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده مرگ نزدیکان گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه معنویتدرمانی، تفاوت معنادار (0/05<P) وجود ندارد. بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده مرگ نزدیکان خود گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 4/03 وجود دارد. میانگین مرگ نزدیکان در گروهی که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار گرفتهاند به میزان 4/03 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر هیپنوتیزم درمانی قرار نگرفتهاند.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب مرگ نزدیکان گروه معنویتدرمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 3/88 وجود دارد. میانگین اضطراب مرگ نزدیکان در گروهی که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار گرفتهاند به میزان 3/88 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار نگرفتهاند، بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده دیدن مرگ نزدیکان گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه معنویتدرمانی، تفاوت معنادار (0/05<P) وجود ندارد. بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده دیدن مرگ نزدیکان خود گروه هیپنوتیزم درمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (P<0/05) به میزان 8/83 وجود دارد. میانگین دیدن مرگ نزدیکان در گروهی که تحت تأثیر هیپنوتیزم قرار گرفتهاند به میزان 5/38 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر هیپنوتیزم درمانی قرار نگرفتهاند.
بین میانگین آزمون نهایی تعدیلشده اضطراب دیدن مرگ نزدیکان گروه معنویتدرمانی و گروه کنترل، تفاوت معنادار (0/05<P) به میزان 5/07 وجود دارد. میانگین اضطراب دیدن مرگ نزدیکان در گروهی که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار گرفتهاند به میزان 5/07 کمتر از گروه کنترل است که تحت تأثیر معنویتدرمانی قرار نگرفتهاند.
باتوجهبه نتایج مذکور میتوان گفت هیپنوتیزمتراپی شناختی و معنویتدرمانی هریک بر اضطراب مرگ خود، اضطراب دیدن مرگ خود، اضطراب مرگ نزدیکان و اضطراب دیدن مرگ نزدیکان در بیماران مبتلا به سرطان پستان اثربخش هستند، اما بین این 2 روش درمانی ازنظر اثربخشی بر اضطراب مرگ بیماران، تفاوت معنادار وجود ندارد.
بحث و نتیجهگیری
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد میانگین اضطراب مرگ در مبتلایان به سرطان بالاتر از حد متوسط بوده است که عواملی نظیر طول مدت بیماری و ماهیت آن میتواند شدت اضطراب مرگ را افزایش دهد،بهطوریکه میزان شیوع اضطراب مرگ در گروه مبتلا به سرطان، 13/9 بوده است در مقایسه با گروه افراد سالم 13/8 بوده است [
21]. نتایج پژوهش صالحی و همکاران، بهرامی و همکاران، هدایتیزاده عمران و همکاران، فتحی و همکاران، رایس و همکاران ، فیرستون با این نتایج همسو بوده است [
22, 23, 24, 25].
یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن است که در پیشآزمون میزان اضطراب مرگ بیماران میانگین بالاتری را نشان داده است.درواقع شاخصهای اضطراب مرگ که شامل اضطراب مرگ خود، اضطراب دیدن مرگ خود، اضطراب مرگ نزدیکان، اضطراب دیدن مرگ نزدیکان در پیشآزمون عدد بالایی را نشان داده و در پسآزمون این شاخصها عدد پایینتری را نشان داد که این خود نشاندهنده اثربخشی معنویتدرمانی و هیپنوتراپی شناختی بر کاهش این اضطراب است. علیرغم اثربخشی این دو روش درمانی، نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین این 2 روش در کاهش اضطراب مرگ وجود ندارد.
در تبیین این نتایج میتوان گفت که یکی از فاکتورهای مهم درکاهش اضطراب مرگ نحوه کنار آمدن با بیماری و نوع راهبرد مورد استفاده برای مقابله با استرسهای ناشی از تشخیص و درمان سرطان پستان است (به نقل از جمشیدیفر و لطفی کاشانی) [
20]. بیتردید نتایج بهدستآمده را نمیتوان حاصل یک عامل خاص دانست و عواملی ازقبیل کاربرد روشهای شناختی و رفتاری مانند آرمیدگی و تصویرسازی ذهنی که اثربخشی آن درمورد اختلالهای هیجانی مانند اضطراب، افسردگی در پژوهشهای قبلی به اثبات رسیده است، نقش مهمی داشته است [
20]. در پژوهش هدایتیزاده و همکاران نشان داد مؤلفه اعتقادات معنوی در زندگی پیشبین مناسبی برای اضطراب مرگ در بیماران سرطانی است و میتوان با تمرکز بر آموزش معنویت برای این بیماران از بروز یا شدت اضطراب آنان کاست. همچنین پژوهش صالحی و همکاران همسویی با پژوهش حاضر دارد که نشان داد اضطراب مرگ در بیماران سرطانی بسیار بالاست که در نتیجه عدم آموزش کافی مقابله با اضطراب مرگ و مرگ آگاهی به این بیماران است. ازجمله روشهای درمانی مؤثر بر اضطراب مرگ، معنویتدرمانی است؛ روشی که با کمک به مدیریت اضطراب میتواند بر سیستم ایمنی و بهبود عملکرد آن مؤثر واقع شود و منجر به تسهیل امر درمان شود. اعتقاد به نیروی برتر، باعث کنار آمدن با مسئله و ارزیابی مجدد مشکلات میشود و این اعتقاد را در فرد ایجاد میکند که خلقتی بیهوده نداشته و در زندگی او هدف و رسالتی نهفته است. آنچه که در معنویتدرمانی مورد هدف قرار میگیرد، باورها و عقاید فرد درمورد مسئله مرگ میاشد. درواقع معنویتدرمانی شناخت و تعییر و تفسیر فرد را از بیماری تحت تأثیر قرار داده و به اصلاح آنها میپردازد. همچنین نگاه فرد را به بیماری تحت تأثیر قرار میدهد و موجب میشود فرد به بیماری و ناملایمات معنای دیگر دهد و از زاویه دیگر به آن بنگرد و ازطریق ارزیابی مجدد و تغییر اندیشه فقدان از دست دادن را بهصورت مثبت تلقی کند و نسبت به بیماری احساس مثبتتری یابد و نکته مهمی که در این مسیر مورد نظر است این است که فرد به این شناخت دست یابد که در مسیر این بیماری به چه چیزهایی دست یافته است و چقدر توانسته به پاکسازی روح خود درنتیجه بخشش و نزدیکی به خداوند کمک کند. همچنین آموزش روشهای رسیدن به بخشش خود و دیگران نیز موجب آرامش روانی، همدلی با دیگران، سازگاری بالاتر با بیماری و کاهش احساس خشم و روابط عاطفی بهتر میشود [
26].
یافتههای تحقیق نشان داده هیپنوپنوتراپی شناختی اثر بخشی قابلملاحظهایی بر شاخصهای اضطراب مرگ داشته است و یک روش قدرتمند و موفق در کاهش اضطراب مرگ بیماران سرطانی است. در پژوهش فتحی و همکاران نشان داد هیپنوتیزم روش بسیار قدرتمندی در کنترل و کاهش اضطراب مرگ است. وحشت مرگ ناشی از این بیماری منجر به ایجاد ترس و اضطراب مع الوصفی میشود که مسیر درمان را کند میکند و بیمار دچار سختیهای زیادی میشود. هیپنوتراپی شناختی یکی از روشهایی است که میتواند با بردن فرد به عمق آرامش کمک بزرگی به تقویت قوای جسمانی و روانی فرد کند [
27]. همچنین دراین روش به فرد تلقیناتی ارائهشده که نشان میدهد مرگ بخشی از زندگی است و هر فرد در طول زندگی با آن روبهرو میشود و بعد از درمان این فکر به شدت اول برایش آزاردهنده نباشد و ترس و هراسی که پشت سرنابودی و نیستی وجود دارد و بار منفی حاصل از آن را کم کند.
کاهش ناگهانی اضطراب مرگ حین درمان شیمیدرمانی میتواند منعکسکننده این مسئله باشد که هیپنوتیزم درمانی در وفق دادن زندگی بیمار به شرایط واقعاً مضطرب، مؤثر بوده است. در هیپنوتیزم 2 مرحله مهم انفکاک و تلقینپذیری وجود دارد که میتواند اثربخشی زیادی در بیماران داشته باشد. فرد در حالت خلسه شرایط ذهنی را تجربه میکند که سبب افزایش مقاومت بیمار و ایجاد یک حس خوشایند دریک شرایط مطلوب میشود [
28]. پسروی سنی و پیشروی سنی در هیپنوتیزم میتواند اثربخشی بسیاری بر آرامش و حل تعارضات شکل گرفته در فرد گردد. در پسروی سنی تعدیل عقدههای شخصی باعث میشود فرد با بخشهای پذیرشنشده خود آشتی نموده و به سطحی از پذیرش دست یابد. از طرفی پیشروی سنی سبب شود که فرد با تجسم خودمطلوب در آینده حس خوب زندگی را تجربه کند که او را به زندگی امیدوارتر میکند. ایجاد این امید سبب افزایش قدرت تابآوری برای کسب نتایج مطلوب میشود و سبب میشود فرد برای بهتر شدن مقاومتر شود [
29].
باتوجهبه اینکه شرایط روانی فرد در طول درمان بسیار بر کیفیت و شدت بیماری فرد اثر گذار است علاوهبر درمان دارویی برای این عزیزان پروتکل های درمان روانی نظیر هیپنوتراپی و معنویتدرمانی جزء لاینفک درمان آنها قرار گیرد تا بتوانند مسیر درمان را با آرامش بیشتری طی کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه دارای تأییدیه اخلاقی به شماره0041.061.IR.IAU.Bojnourd.REC مصوب شورای پژوهشی مورخ 1400/10/25 از دانشگاه بجنورد و شماره ثبت در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران (IRCT) با کد IRCT2.0211109053024N1 است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از دکتر شریعتنیا و دکتر صبوری مشاور سلامت مرکز میرداماد شهر گرگان و تمامی آزمودنیهای شرکتکننده در این پژوهش و مدیریت و کارکنان مرکز میردادماد گرگان تقدیر و تشکر میشود.