جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای پاشنگ

علیرضا منشی‌ازغندی، سارا پاشنگ، سهیلا خداوردیان،
دوره ۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف: با توجه به شیوع روزافزون بیماری‌های مزمن گوارشی و تحمیل هزینه‌های اقتصادی و اثرات منفی شدید بر عملکرد افراد، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری پیش بینی حمایت ­اجتماعی ادراک‌شده براساس ذهن‌آگاهی در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو انجام گرفت.
روش­ها: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل­یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را ۷۲۰ نفر بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو مراجعه‌کننده به کلینیک­های گوارشی منطقه ۴ و ۷ شهر تهران در نیمه دوم بهمن و نیمه اول اسفند ماه سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند، که از میان آن‌ها، تعداد ۲۶۱ نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک‌شده زیمت، ذهن‌آگاهی فرایبورگ و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی بود. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و  نرم‌افزار SPSS و Amos استفاده شد. 
 نتایج: نتایج نشان داد که ذهن‌آگاهی با حمایت اجتماعی ادراک‌شده در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو و تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت دارد. همچنین بین تنظیم شناختی هیجان با حمایت اجتماعی ادراک‌شده در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو رابطه مثبت وجود دارد. علاوه بر آن بین ذهن‌آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو با میانجی‌گری تنظیم شناختی هیجان رابطه وجود دارد و مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
 نتیجه­ گیری: از آنجائی که بین ذهن‌آگاهی با حمایت اجتماعی در بیماران مبتلا به کولیت‌اولسراتیو با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان اثر رابطه غیرمستقیم وجود دارد، توجه به این متغیرها می‌تواند در طراحی درمان‌های مناسب‌تر  به پژوهشگران و درمانگران یاری رساند.
 
گلشید شمس، سارا پاشنگ، مستوره صداقت،
دوره ۸، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

هدف: با توجه به مشکلات خلقی و عاطفی بیماران مبتلا به ام‌‌اس، هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت برافزایش خودکارآمدی در بیماران مبتلابه ام‌‌اس بود.
روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و نمونه آماری شامل ۴۵ نفر از بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس مراجعه‌کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل (۱۵=n) قرار گرفتند. گردآوری داده‌ها با پرسشنامه خودکارآمدی Sherer و همکاران نجام شد و تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون مدل آمیخته با اندازه‌گیری تکراری انجام شد.
نتایج: نتایج اثر تعاملی گروه× زمان‌بر خودکارآمدی (۸۴۵/۹۱=F) در سطح (۰۱/۰P-Value<) معنادار بود و شفقت درمانی و واقعیت درمانی به‌ صورت معنادار خودکارآمدی را در گروه‌های آزمایش تحت تأثیر قرار دادند. تفاوت میان گروه‌های آزمایش و کنترل از نظر میانگین خودکارآمدی، در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نسبت به پیش‌آزمون (۷۶۸/۶=F) در سطح (۰۱/۰P-Value<) معنادار بود. این تغییرات در میانگین خودکارآمدی گروه کنترل در سه مرحله آزمون چشم‌گیر نبود. بین اثربخشی شفقت درمانی و واقعیت درمانی در افزایش خودکارآمدی بیماران مبتلا به مالتیپل‌ اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت (۴۰۰/۳=MD، ۴۲۹/۰=P-Value).
نتیجه‌گیری: شفقت درمانی و واقعیت درمانی می‌توانند خودکارآمدی را در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به ‌طور معناداری افزایش دهند، ولی میزان اثربخشی آن‌ها بر افزایش خودکارآمدی یکسان است و معنادار نیست.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به طب پیشگیری می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Preventive Medicine

Designed & Developed by : Yektaweb