مقدمه
بحران، رویداد یا واقعه ناگهانیای است که با آسیبهای جانی و مادی گسترده و یا زمینه بروز اینگونه آسیبها همراه بوده و نیازمند اقدامات فوری است [
1].
کشور ایران ازنظر بلاخیز بودن، چهارمین کشور در آسیا و دهمین کشور در جهان به شمار میرود و همواره در معرض بلایای طبیعی قرار دارد. همچنین ایران جزء مناطق زلزلهخیز جهان است. هرچند که مناطق کوهستانی و منطقه زاگرس در معرض خطر بیشتری جهـت زلزله قرار دارند، اما باتوجهبه زلزلههای بم و طبس در چند سال اخیر هیچ منطقهای از کشورمان مصون از خطر زلزله نیست [
2]. بهطوریکه تاکنون زمینلرزه مناطق مختلف کشور را با خسارات و تلفات سنگینی روبهرو کرده است. برایناساس آمادگی در مقابل این پدیده طبیعی امری ضروری به شمار میآید. دراینبین، بیمارستانها بهدلیل ساختار و وظایف خاصی که برای آنها تعریف شده است، در مواقع بحران با افزایش تقاضا برای خدماترسانی مواجه میشوند. بنابراین ضروری است بیمارستانها باتوجهبه موقعیت و امکانات موجود، آمادگی لازم برای شرایط بحران را کسب کنند [
3].
در بحث مدیریت بحران، مشارکتهای اجتماعی اهمیت زیادی دارد. از دیدگاه جامعهشناسی، مشارکت فرایند سازمانیافتهای است که فرد در آن به فعالیتی ارادی و داوطلبانه دست میزند. موضوع مشارکت مردم در مدیریت بحران نیز ازجمله موضوعات مطرح در این زمینه است، این مشارکت با هدف بالا بردن توان و قدرت اجرایی دستگاههای موظف در مراحل مختلف مدیریت بحران است [
4]. در رویکرد جامعهمحور، به فرهنگ، آدابورسوم و سنن جامعه توجه شده و برنامهریزی برای آمادگی و مواجهه با سوانح و بحرانها باتوجهبه زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، قومی، بهداشتی، جغرافیایی و مذهبی انجام میشود و بهاینترتیب نتایج بهتر و پایدارتری نیز از آن حاصل میشود [
5].
در حوادث غیرمترقبه مشکلات و مسائل عدیدهای همچون محدودیت امکانات، کمبود نیروهای امدادی و کارکنان آموزشدیده در مراکز درمانی و بیمارستانها رخ میدهد که مستلزم خدمات و توان نیروهای داوطلب است [
6]. در مدیریت بحرانها، 3 عنصر اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی نقش دارند که بازیگران متعددی در آن دخیل هستند. سمنها (سازمانهای مردمنهاد یا سازمان عمومی غیردولتی)، بازیگران اصلی جامعه مدنی هستند که در مدیریت بحران زلزله نقش بسزایی را میتوانند ایفا کنند. اینگونه سازمانها، ازطریق کمکهای مالی، فیزیکی، فکری و غیره میتوانند به پشتیبانی مدیریت بحران در حوادث طبیعی کمک شایان توجهی کنند [
7]. درزمینه مدیریت بحران بلای طبیعی، در حوزه مراکز درمانی و
بیمارستانها، تحقیقات متعددی (بهویژه خارج از کشور) صورت گرفته است [
8]، اما اولاً مدلهای ارائهشده مبتنی بر مشارکت اجتماعی نیستند و ثانیاً ازآنجاییکه پژوهشهای مزبور غالباً در خارج از کشور انجامشدهاند با شرایط و محیط داخلی کشور تناسب و تطبیق ندارند. این در حالی است که برای مدیریت هر پدیده، یکی از الزامات مهم، بهکارگیری مدلهای بومی مناسب برای اقدامات اجرایی و عملیاتی است. ازاینرو تحقیق حاضر بر آن است تا با بررسی یک مدل منتج از مطالعه کیفی که اخیراً با روش نظریه زمینهیابی در کشور انجا مشده است، ضمنترمیم شکاف مطالعاتی موجود، به این پرسش اصلی پاسخ دهد: «مدل جامعهمحور آمادگی دانشگاههای علومپزشکی کشور در ارائه خدمات بهداشتیدرمانی به آسیبدیدگان زلزله و روابط مفروض در آن تا چه اندازه مورد تأیید جامعه مدیران و کارشناسان است؟»
ایوبی و دانایینیا [
9] مقالهای با عنوان «نقش مشارکت مردمی در کاهش خسارات ناشی از زلزله در بافتهای تاریخی» نوشتند. یافتههای تحقیق مبین آن است که باتوجهبه حجم گسترده فعالیتهای پوششی موردنیاز در زمان بحران توسط دولت، میتوان مدیریت مهار بحران را طی یک برنامهریزی منسجم و دقیق به مردم واگذار کرد تا با آگاهی کاملی که از ظرفیتهای محیط خود دارند، واقعیترین تصمیمها را با حداکثر کارآیی پیاده کنند. بذرگر و همکاران [
10] مقالهای را با عنوان «تأثیر کاربرد مدل مدیریت بحران مبتنی بر هماهنگی، بر میزان آمادگی بیمارستانی در بیمارستان شهید رجایی شیراز» به نگارش درآوردند. یافتههای این پژوهش نشان داد، کاربرد مدل مدیریت بحران مبتنی بر هماهنگی موجب ارتقای آمادگی بیمارستانی میشود. باتوجهبه نقش بسیار کلیدی پرستاران در بحرانها توصیه میشود جهت ارتقای آمادگی بیمارستانی، این مدل را مدیران پرستاری استفاده کنند.
رضایی و نوری [
7]، مقالهای را با عنوان «تحلیل مقایسهای عملکرد متفاوت شهروندان در پاسخ به بحران زلزله با تأکید بر جایگاه آمادگی در چرخه مدیریت بحران (نمونه موردی: شهر کرمان)» منتشر کردند. نتایج پژوهش نشان میدهد آمادگی، مهمترین مرحله قبل از وقوع بحران در چرخه مدیریت بحران است، اما میزان آمادگی افراد درزمینه کار با کپسول آتشنشانی، میزان مهارت در پناهگیری، شناسایی نقاط امن منزل، توانایی ارائه کمکهای اولیه و میزان شرکت در مانورهای زلزله پایین است که این امر نشاندهنده نبود فرهنگ ایمنی و آمادگی در جامعه است که در این راستا مهمترین عنصر درزمینه ارتقای آمادگی، مقوله آموزش و پرداختن به فرایند مدیریت بحران بهعنوان پارادایم مسلط در کاهش پیامدهای سوء سوانح طبیعی است.
عموزاد خلیلی و همکاران [
11] مقالهای را با عنوان «بررسی نقش مشارکت مردمی در بهبود عملکرد مدیریت بحران فضای شهری و عوامل مؤثر بر آن از منظر نظریه مشارکت اجتماعی راجرز در شهر بهشهر» به نشر رساندند. این تحقیق نشان داد موفقیت یک برنامه تا اندازه زیادی به نقش مردم و نحوه دخالت آنها در برنامه بازمیگردد و تعیین نیازها، خواستهها و اولویتبندی برنامهای و طرحهای مدیریت بحران جز با مشارکت مردم میسر نیست. آروین و همکاران [
12] مقالهای را با عنوان «بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت ریسک زلزله با تأکید بر تابآوری (موردمطالعه: منطقه 9 شهر تهران)» نوشتند. نتایج این تحقیق نشان داد وضعیت شاخصهای سرمایه اجتماعی و مدیریت ریسک زلزله در شرایط بهنسبت مناسبی قرار دارد. شاخصهای سرمایه اجتماعی نهتنها با شاخصهای مدیریت ریسک زلزله رابطه معناداری دارد، بلکه بر مدیریت ریسک زلزله در منطقه 9 شهر تهران تأثیر معناداری دارند. نبیل و همکاران [
13]، مقالهای را با عنوان «انعطافپذیری بیمارستان برای مواجهه با خطرات و بلایای طبیعی» منتشر کردند. این تحقیق در کشور ژاپن و با هدف بررسی و شناسایی چالشهای اصلی بیمارستانها برای مواجهه با بلایای طبیعی انجام شد. سرانجام نتایج این تحقیق 3 چالش اساسی را در این زمینه شناسایی کرد: آسیبپذیری زیرساختها در برابر خطرات طبیعی، عملکرد پایین منابع جایگزین و عدم توجه به منابع مراقبتهای بهداشتی در قوانین و مقررات انعطافپذیری.
شکوه و همکاران [
14]، مقالهای را با عنوان «پیش نیازهای آمادگی در برابر زلزله در سیستمهای بیمارستانی» به نگارش درآوردند. در این تحقیق، ابعادی جهت ارزیابی میزان آمادگی بیمارستانها مدنظر قرار گرفتند: ایمنی تجهیزات و مواد خطرناک، کاهش ساختوساز، تخلیه بیمارستان و انجام درمانهای میدانی، تجهیزات و کالاهای مصرفی پزشکی و غیرپزشکی ضروری، رسیدگی به بهداشت محیط بیمارستان، برنامه درسی بیمارستان، مدیریت برنامه مقابله با سوانح طبیعی، پشتیبانی از خدمات حیاتی.
راسل و همکاران [
15]، مقالهای را با عنوان «آمادگی کارکنان بیمارستان برای کار در فاجعه زلزله برای مقابله با بیماریهای واگیردار» به نشر رساندند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی عواملی بود که بر تمایل و آمادگی کارکنان بیمارستان برای مقابله با بیماریهای واگیردار در فجایع طبیعی مانند زلزله اثرگذار هستند. این پژوهش که در کشور آمریکا انجام شد، نشان داد عواملی بر آمادگی کارکنان بیمارستان برای مقابله با بیماریهای واگیردار در فجایع طبیعی مانند زلزله مؤثر هستند: نداشتن فرزند، کار تماموقت، عدم نگرانی برای خانواده، نداشتن ترس از دست دادن شغل و در دسترس بودن واکسن.
همانطور که پیشتر اشاره شد، تاکنون مدلهای مختلفی برای مدیریت بحران در حوزه بهداشت و درمان و بیمارستانها ارائه شده است که وجوه اشتراکی با هم دارند. در
جدول شماره 1 مهمترین این مدلها، شاخصهای موردبررسی در آنها و وجوه همپوشانیشان آمده است.

مواد و روشها
تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر رویکرد، کاربردیاکتشافی است. این پژوهش، در 2 فاز کلی انجام شده است: فاز 1: طراحی مدل آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی کشور در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به آسیبدیدگان زلزله (رویکرد کیفی: نظریه دادهبنیاد)؛ فاز 2: برازش و تبیین مدل آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی کشور در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به آسیبدیدگان زلزله (رویکرد کمّی: مدلسازی معادلات ساختاری). در فاز کیفی تحقیق، گروهی از خبرگان (شامل: اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت بحران، مدیران ارشد دانشگاههای علومپزشکی و مشاورین حوزه مدیریت بحران) بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. در این فاز از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در این تحقیق، 11 مصاحبه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش در فاز کمّی، مدیران ارشد، میانی و عملیاتی دانشگاههای علومپزشکی (50 دانشگاه) بودند که یک جامعه 500 نفری را تشکیل میدادند. براساس جدول کرجرسی و مورگان به نمونهای 217 نفری نیاز بود که با روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اصلی جمعآوری دادهها در فاز کمّی تحقیق، پرسشنامهای بسته و محققساز مشتمل بر 40 گویه بوده است که بهصورت الکترونیکی توزیع و جمعآوری شد. در این پرسشنامه از طیف 5 گزینهای لیکرت استفاده شد و ساختار آن در
جدول شماره 2 قابلمشاهده است.
.jpg)
در فاز کمّی تحقیق جهت آزمون فرضیهها و برازش مدل براساس روش مدلسازی معادلات ساختاری، از نرمافزار لیزرل نسخه 8 استفاده شده است.
یافتهها
فاز کیفی (طراحی مدل)
دستیابی به مدل مفهومی و فرضیهها ازطریق فاز کیفی
در این تحقیق، مجموعاً 11 مصاحبه انجام شد که بعد از بررسی و کنار هم قرار دادن آنها و حذف مفاهیم تکراری، 59 مفهوم نهایی شناسایی شد. سپس سعی شد تا با توجه عمیق به مفاهیم شناساییشده و تشخیص وجوه تشابه و افتراق آنها با یکدیگر، دستهبندیهای کلیتری به نام «مقولهها» ایجاد شود و مفاهیم همسنخ و همراستا، در این دستههای کلیتر جایگذاری شوند. ماحصل این فرایند، شناسایی 21 مقوله اصلی بود. در مرحله بعد، مقولههای شناساییشده در ساختار مدل پارادایمی جایگذاری شدند (
تصویر شماره 1).
.jpg)
براساس مدل مفهومی تحقیق، فرضیههای تحقیق بهصورت زیر تدوین شدند:
- شرایط علّی بر ضرورت آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله تأثیر دارد.
- ضرورت آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی بر اجرای راهبردها در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله تأثیر دارد.
- شرایط محیطی بر اجرای راهبردها در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله تأثیر دارد.
- اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر کاهش هزینهها تأثیر دارد.
- اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر کاهش خسارات جانی تأثیر دارد.
- اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر توانمندی سرمایهای اجتماعی تأثیر دارد.
فاز کمّی (برازش مدل)
ارزیابی و برازش مدل تحقیق با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری
برای بررسی برازش مدلهای ساختاری از چندین معیار استفاده میشود که اولین معیار، برای سنجش رابطه سازهها در مدل، معیار اعداد معناداری تی است و اعداد باید یا از 1/96 بیشتر و یا از 1/96 کمتر باشند تا بتوان در سطح اطمینان 95 درصد، صحت رابطه بین سازهها و فرضیههای پژوهش را تأیید کرد. شدت رابطه بین سازهها را میتوان در
تصویر شماره 2 مشاهده کرد.
.jpg)
همچنین علامت ستاره، نشاندهنده معنادار بودن ضرایب است.
جدول شماره 3 راهنمای لیبلگذاری متغیرها در نرم افزار است.
.jpg)
براساس خروجی نرمافزار، همه فرضیههای تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند. باتوجهبه خروجی نرمافزار در
جدول شماره 4 مقدار ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (ریشه میانگین مربعات خطای برآورد) برابر با 0/069 است.

میزان شاخص نیکویی برازش برابر با 0/976، شاخص تعدیلشده نکویی برازش برابر با 0/92، شاخص برازندگی تطبیقی برابر با 0/928، شاخص برازش هنجارشده بنتلر بونت برابر با 0/95 و شاخص برازش افزایشی برابر با 0/93 است.
براساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر، مشخص شد همه فرضیههای تحقیق در حالت معنادار قرار دارند. در این تحقیق مشخص شد شرایط علّی بر ضرورت آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله (با ضریب 0/46 و معناداری 10/46>1/96)، ضرورت آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی بر اجرای راهبردها در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله (با ضریب 0/61 و معناداری 5/73>1/96)، شرایط محیطی بر اجرای راهبردها در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله (با ضریب 0/20 و معناداری 5/86>1/96)، اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر کاهش هزینهها (با ضریب 0/55 و معناداری 4/46>1/96)، اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر کاهش خسارات جانی (با ضریب 0/68 و معناداری 4/15>1/96) و نهایتاً اجرای راهبردهای جامعهمحور توسط دانشگاههای علومپزشکی بر توانمندی سرمایههای اجتماعی (با ضریب 0/74 و معناداری 5/90>1/96) تأثیر مثبت و معنادار دارند.
بحث و نتیجهگیری
در این تحقیق جهت ارزیابی و برازش مدل جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی کشور در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به آسیبدیدگان زلزله، 6 فرضیه شکل گرفت. در ادامه و جهت بررسی فرضیههای تحقیق، ابتدا پرسشنامه بسته محققساز طراحی شد و سپس دادههای موردنیاز از یک جامعه آماری وسیع شامل مدیران ارشد، میانی و عملیاتی دانشگاههای علومپزشکی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمعآوری شد و براساس روش تحلیل مسیر تجزیهوتحلیل شد. براساس فاز کمّی تحقیق، هر 6 فرضیه تحقیق و نتیجتاً مدل مفهومی تحقیق تأیید شد.
براساس مدل حاصله، شرایط علّی در 3 دسته زیر شناسایی شد:
1. فردی: وجدان، اخلاق و حس نوع دوستی مردم و باورهای دینی و مذهبی مردم.
2. اجتماعی: ضرورت مشارکت عمومی و مطالبه عمومی برای مشارکت.
3. سازمانی: مسئولیت مستقیم دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با کیفیت به زلزلهزدگان و محدودیت منابع دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی.
همانطور که مشخص است، نتایج تحقیق نشان داد در مسیر آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی کشور در ارائه خدمات بهداشتیدرمانی به آسیبدیدگان زلزله، یکسری متغیرهای فردی، اجتماعی و سازمانی بهصورت متغیرهای مستقل بر فرایند اثرگذار هستند. نتایج این بخش، با نتایج تحقیقات صورتگرفته توسط ایوبی و دانایینیا [
9]، بذرگر و همکاران [
10]، رضایی و نوری [
7]، عموزاد خلیلی و همکاران [
11] و آروین و همکاران [
12] همسو است.
علاوه براین، هسته مدل مفهومی تحقیق را آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله شکل داد که خود یک مؤلفه مهم را شامل این موارد دربر میگرفت: تعامل دانشگاه علومپزشکی و جامعه، مشارکت فعال جامعه و ظرفیتسازی عمومی برای مشارکت.
براساس مؤلفههای مذکور، مشخص است که در فرایند آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله، نحوه تعامل دانشگاههای علومپزشکی با آحاد جامعه و ایجاد ظرفیتهایی جهت مشارکت مردمی بسیار اهمیت دارد. نتایج این بخش با نتایج تحقیقات صورتگرفته توسط عموزاد خلیلی و همکاران [
11] و آروین و همکاران [
12] همسو است.
بخش مهم دیگر مدل را عوامل محیطی تشکیل دادند که این موارد را شامل میشد: محدودیت ساختاری، قانونی، سازمانی و اطلاعاتی دانشگاههای علومپزشکی؛ محدودیت قوانین بالادستی و فرهنگ سازمانی حاکم بر دانشگاه.
این موارد عوامل کلانی هستند که کنترل آنها توسط دانشگاههای علومپزشکی بسیار سخت و یا حتی غیرممکن است. این در حالی است که علیرغم عدم امکان کنترل عوامل محیطی، آنها میتوانند اثرات مهمی بر راهبردهای حوزه آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله داشته باشند. نتایج این بخش با نتایج تحقیق صورتگرفته توسط قائدی و همکاران [
16] همسو است.
بخش دیگر مدل، عوامل زمینهای را در خود جای داده بود که این موارد را شامل میشد: فرهنگ عمومی مشارکتطلبی؛ سمنها و خیرین علاقهمند به مشارکت و فرهنگ سازمانی حامی مشارکت عمومی و جامعهمحور.
این عوامل زمینهای، درواقع بیانگر میزان مساعد بودن زمینههای ذهنی، فرهنگی و اجتماعی مشارکت در جامعه است که البته با اتخاذ استراتژیهای مناسب، اینگونه متغیرها در طول زمان قابلتقویت و کنترل هستند. نتایج این بخش با نتایج تحقیقات صورتگرفته توسط ایوبی و دانایینیا [
9]، بذرگر و همکاران [
10]، رضایی و نوری [
7] عموزاد خلیلی و همکاران [
11] و آروین و همکاران [
12] همسو است.
بخش مهم و استراتژیک مدل تحقیق بر راهبردهای آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله تمرکز داشت و این موارد را شامل میشد: تدوین و اجرای برنامههای آموزشی تخصصی و عمومی برای تعامل پویایی دانشگاههای علومپزشکی و مردم در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی؛ اصلاحات ساختاری قانونی در سطح سازمانی و فراسازمانی؛ مدیریت مشارکت سمنها و خیرین با دانشگاه و شناسایی، ثبت و ایجاد پایگاه داده برای مدیریت بهتر منابع انسانی، فضاها و اماکن داوطلب و اماکن لجستیک و حمل و نقل داوطلب.چهار راهبرد مذکور، کمک خواهند کرد تا دانشگاههای علومپزشکی کشور در مسیر آمادگی و مقابله جامعهمحور با بحران زلزله، بهرهوری بسیار بهتری داشته باشند و در بحران زلزله، خدمات بهداشتی و درمانی باکیفیتتری را به آسیبدیدگان ارائه کنند. نتایج این بخش با نتایج تحقیقات صورتگرفته توسط عموزاد خلیلی و همکاران [
11]، آروین و همکاران [
12] و نبیل و همکاران [
13] همسو است.
قسمت پایانی مدل، شامل پیامدها بود. این بخش نشان میدهد که در صورت آمادگی جامعهمحور دانشگاههای علومپزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در بحران زلزله، این پیامدها حاصل خواهد شد: کاهش نرخ مصدومیت و مرگ و میر مصدومین؛ تسهیل و تسریع در شناسایی خدماترسانی به مصدومین زلزله؛ تسریع فرایند بازگشت جامعه به حالت عادی؛ کاهش هزینههای دانشگاههای علومپزشکی؛ تسهیل و تسریع در اسکان مصدومین و ارتقای توانمندیهای اجتماعی در مشارکتهای عمومی و برنامهریزیشده.
نتایج این بخش با نتایج تحقیقات صورتگرفته توسط رضایی و نوری [
7] عموزاد خلیلی و همکاران [
11] و نبیل و همکاران [
13] همسو است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در رشته های غیرپزشکی وزارت علوم، برای نگارش پایاننامه کد اخلاق نیاز نیست.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
نگارش، تهیه پرسشنامه، نحوه گردآوری اطلاعات، نحوه تجزیه وتحلیل، ویرایش: مهدی کاظمی؛ نحوه استخراج مطالب علمی فصول پایاننامه از پایگاههای علمی، نحوه تجزیهوتحلیل ومعرفی مجلات معتبر علمی: علی ملاحسینی؛ تهیه پرسشنامه، نگارش، گردآوری اطلاعات، تجزیهوتحلیل: علی آذرپیکان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از شرکتکنندگان در پژوهش: متخصصین مدیریت بحران، اساتید دانشگاه، مدیران میانی و عملیاتی بحران دانشگاههای علومپزشکی و نمایندگان سمنها تقدیر و تشکر میشود.
References
1.Lee YI, Lu X, Jin Y. Uncertainty management in organizational crisis communication: The impact of crisis responsibility uncertainty and attribution-based emotions on publics’ further crisis information seeking. J Commun Manag. 2021. [DOI:10.1108/JCOM-02-2021-0018]
2.Vafaee A, Alamdari Sh, Hatamabadi H. [Design patterns in the crisis management Shohada hospital. (Persian)]. J Rescue Relief. 2011; 3(2-1):67-79. [Link]
3.Eskandari M, Nateghi Elahi F. [Planning for crisis management (earthquake) of a hospital” (Case Study) (Persian)]. Paper presented at: 3th National Conference on Metropolis Management with Approach to Safety, health and environment. 28 -29 December 2017; Tehran: Iran. [Link]
4.Noorullahi B. [The role of public participation in crisis management (Looking at Tehran’s urban management approach in attracting public participation (Persian)]. Paper presented at: 5th International Conference on Comprehensive Natural Disaster Management (INDM). 23 February 2014; Tehran: Iran. [Link]
5.Veisi F. [Comperhensive disaster management by commuity with a community-oriented and futuristic approach (Persian)]. Commercial Publishing Company: Tehran; 2019. [Link]
6.Jannat F, Alipour S, Ardalan A. [Examining how to participate people in dealing with natural disasters (Persian)]. Paper presented at: International Conference on Comprehensive Management of Natural Disasters, Permanent Secretariat of Conference. 2013; Tehran, Iran. [Link]
7.Rezaei MR, Nouri M. [Comparative analysis of citizens’ different performancein response to earthquake crisis with emphasis on the importance of preparedness in the crisis management cycle (case study: Kerman city) (Persian)]. Paper presented at: 2nd National Conference on Applied Research in Civil Engineering (Structural Engineering and ConstructionManagement). 10 March 2018; Tehran, Iran. [Link]
8.Liu BF, Fowler BM, Roberts HA, Herovic E. Keeping hospitals operating during disasters through crisis communication preparedness. Public Relat Rev. 2018; 44(4):585-97. [DOI10.1016/j.pubrev.2018.06.002]
9.Ayoubi R, Danaeinia A. [The role of public participation in reducing the damage caused by earthquakes in historical contexts (Persian)]. J Maremat & Me’mari-e Iran. 2011; 1(2):53-62. [Link]
10.Bazrgar R, Khankeh H, Ahmadi Sh, Hosseini M, Rahgozar M, Moradian M. [Reviwing the effect of application of coordination-based crisis management model on hospital preparedness in Shiraz Shahid Rajaei Hospital (Persian)]. J Nurs Res Iran. 2013; 8(29):10-8. [Link]
11.Amouzad Khalili S, Rashidi A, Pirdashti H. [Investigating the role of public participation in improving the performance of urban environment crisis management and the effective factors on according to the Rogers’ publicparticipation theory in Behshahr city (Persian)]. Disaster Prev Manag-Know. 2018; 8(3):255-68. [Link]
12.Arvin M, Faraji A, Bazrafkan Sh. [Reviewing the effect of social capital on earthquake risk management with emphasis on resiliency” (case study: Tehran’s district 9) (Persian)]. Soc Capital Manag. 2018; 5(1):1-24. [DOI:10.22059/JSCM.2018.245715.1490]
13.Achour N, Miyajima M, Pascale F, Price AD. Hospital resilience to natural hazards: Classification and performance of utilities. Disaster Prev Manag. 2014; 23(1):40-52. [DOI:10.1108/DPM-03-2013-0057]
14.Hosseini Shokouh SM, Anjomshoa M, Mousavi SM, Sadeghifar J, Armoun B, Rezapour A, et al. Prerequisites of preparedness against earthquake in hospital system: A survey from Iran. Glob J Health Sci. 2014; 6(2):237-45. [DOI:10.5539/gjhs.v6n2p237] [PMID] [PMCID]
15.Charney RL, Rebmann T, Flood RG. Hospital employee willingness to work during earthquakes versus pandemics. J Emerg Med. 2015; 49(5):665-74. [DOI:10.1016/j.jemermed.2015.07.030] [PMID]
16.Qaedi H, Nasiripour A, Tabibi SJ. [Hospital preparedness in radiation crisis in selected countries and developing a conceptual model for Iran (Persian)]. Iran South Med J 2018; 21(5):393-408. [Link]