مقدمه
سبک زندگی ارتقادهنده سلامت یکی از انواع سبکهای زندگی است و شامل رفتارهایی است که منجر به توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل بر سلامت خود و درنهایت بهبود سلامت فرد و جامعه میشود [
1]. رفتارهای معطوف به سلامتی ازجمله فعالیتهایی است که فرد با هدف افزایش یا ارتقا سلامت فردی خود باید بهطور پیوسته انجام دهد [
2]. رفتارهای معطوف به سلامتی شامل رفتارهای تغذیهای سالم، فعالیتهای جسمانی، مدیریت استرس، ارتباطات بینفردی، رشد معنوی و مسئولیتپذیری در قبال وضعیت سلامتی است [
3] و درعینحال یکی از راههای پیشگیری در مقابل با بیماریهاست [
4].
شفقت به خود نیز میتواند در انتخاب رفتارهای سلامتی تأثیرگذار باشد. شفقت به خود موضعی است که شامل نگرش مشفقانه نسبت به خود در هنگام مواجهه با مشکلات است [
5]. شفقت به خود مشتمل بر 3 مؤلفه است:
1. مهربانی نسبت به خود هنگام مواجهه با درد یا شکست (خود مهربانی)؛
2. درک تجربیات شخصی بهعنوان بخشی از یک تجربه بزرگتر انسانی بهجای احساس مجزا یا منزوی بودن (اشتراکات انسانی)؛
3. نگهداشتن افکار و احساسات دردناک در آگاهی متعادل (ذهن آگاهی).
اولین مؤلفه شفقت، خود مهربانی، مستلزم ملایم بودن، حمایتی بودن و درک کردن نسبت به خود است. فرد بهجای انتقاد شدید و عصبانیت ناشی از ناکافی بودن، به خود گرمی و پذیرش میبخشد. اشتراکات انسانی به این اشاره دارد که همه افراد شکست میخورند، اشتباه میکنند و بهنوعی احساس ناکافی بودن میکنند؛ از اینرو به افراد این امکان را میدهد که در مواقع مشکل، احساس انزوای کمتری کنند. ذهن آگاهی، عمدتاً شامل نگه داشتن یک دیدگاه متعادل و روشن از وضعیت شخص است، بدون اینکه بر افکار و هیجانات مربوط به خود منفی بهصورت وسواسی تمرکز کند و درمورد آنها اغراق نماید [
5]. دیدگاه متداول این است که فرد باید خودش را دوست داشته باشد یا همراه با شفقت نسبت به خود عمل کند تا دیگران را دوست داشته باشد [
6]. ازآنجاکه شفقت به خود شامل معطوف نمودن شفقت به سمت خود است، بنابراین میتواند با رفتارهای معطوف به سلامتی ارتباط داشته باشد.
رعایت رفتارهای معطوف به سلامتی و تحمل پریشانی نیز میتوانند باهم رابطه وجود داشته باشند. تحمل پریشانی، توانایی فرد برای تجربه و تحمل وضعیت عاطفی منفی است که بر ارزیابی و قضاوت فرد تأثیر میگذارد و بهعنوان یک عامل مهم در شروع و تداوم آسیبهای روانی و همچنین پیشگیری و درمان بیماران مشخص شده است و درنتیجه با رعایت رفتارهای معطوف به سلامتی مرتبط است [
7]. افراد در زندگی مجبورند با درد و آشفتگی جسمی و هیجانی کنار بیایند. درد اجتنابناپذیر و پیشبینینشدنی است. برخی افرادی که با این دردها مواجهاند، واکنشهای ناسالمی از خود نشان میدهند، چون نمیتوانند کار دیگری کنند؛ به این دلیل که هنگام درد هیجانی، تفکر عاقلانه از بین می رود و پریشان میشوند. این راهبردهای بیثمر، درد هیجانی را عمیقتر میکنند [
8]. افراد دارای تحمل پریشانی پایین به این حقیقت واقف هستند که نمیتوانند احساس ناراحتی را تحمل کرده و فکر میکنند که دیگران امکانات بهتری برای مقابله با هیجانهای منفی دارند، درنتیجه بیشتر اوقات احساس سرافکندگی میکنند [
9]. این افراد همچنین برای اجتناب از تجربههای هیجانی منفی بهسختی تلاش میکنند. درصورتیکه اجتناب مقدور نباشد، آنها برای برطرف کردن حالت هیجانی آزارنده به روشهای ناسالمی روی میآورند [
7].
پژوهشهای پیشین حاکی از آن است که تنظیم هیجان نقش مهمی در رعایت رفتارهای سلامتی افراد دارد [
10, 11]. تنظیم هیجان را میتوان روش شناختی مدیریت اطلاعات هیجانی تحریکشده تعریف کرد [
12]. براکینگ و همکاران [
13] راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را کنشهایی میدانند که راههای کنار آمدن با شرایط تهدیدآمیز و اضطرابزا را در اختیار فرد قرار میدهند. بهعبارتدیگر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تفکر خودآگاه و مجموعهای از شیوههای ارزیابی شناختی را نشان میدهند که فرد در مقابله با شرایط استرسزا و بحرانی از آنها استفاده میکند. افرادی که از مهارتهای شناختی تنظیم هیجانی برخوردار هستند، میتوانند به خوبی هیجانات منفی را کاهش دهند و یا کنترل کنند و بین تنظیم هیجان با کاهش آسیب رساندن به خود و کاهش مشکلات هیجانی مانند نشانههای افسردگی، اضطراب و استرس ارتباط معنادار وجود دارد [
14] که این میتواند در رعایت رفتارهای معطوفبه لامتی نیز تأثیرگذار باشد.
همانطورکه بیان شد متغیرهای روانشناختی در ارتقا سلامت و رعایت رفتارهای سلامتی مؤثر است، باتوجهبه اینکه در جامعه جهانی بررسی رفتارهای افراد جامعـه بـهویژه رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی آنان امری ضـروری اسـت و امروزه متخصصین علل اساسی ایجادکننده بیماریها را عوامـل خطرزای رفتاری، وراثت و سبک زندگی میدانند، بـه این امر مهم در جامعه ما اشارهای نشده و با وجود ارتباط بیماریها با رفتارها و سبک زندگی افراد، این ارتباط بهخوبی روشن نیست و نظریات متعددی در این زمینه وجود دارند [
15]. باتوجهبه مطالب بیانشده پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که: آیا تنظیم شناختی هیجان، بین تحمل پریشانی و شفقت به خود با رفتارهای معطوف به سلامتی نقش میانجی دارد؟
مواد و روشها
روش پژوهش حاضر از نوع توصیفیهمبستگی و مدل معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد بالای 15 سال شهر بندرعباس در سال 1399 می باشد. باتوجهبه اینکه تعیین حداقل حجم نمونه لازم برای گردآوری دادههای مربوط به مدلیابی معادلات ساختاری بسیار با اهمیت است، کلاین معتقد است بر هر متغیر 10 یا 20 نمونه لازم است، اما حداقل حجم نمونه 200 نفر قابل دفاع است [
16]، اما در این پژوهش برای تعمیمپذیری بیشتر 306 نفر (212 زن و 94 مرد) بهعنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونهگیری بهصورت دردسترس بود. معیارهای ورود و خروج پژوهش به این شرح است: سن بالای 15 سال، رضایت برای انجام پژوهش، ساکن شهر بندرعباس.
پژوهش حاضر در قسمت مبانی نظری، از تحقیقات کتابخانهای و از مقالات، کتابها و پایاننامهها و در قسمت جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای متناسب با متغیرهای پژوهش استفاده شده است. نحوه اجرای پژوهش به این شکل بود که پرسشنامههای مورد نظر پژوهش در ابتدا بهصورت آنلاین تدوین شد. سپس، لینک پرسشنامهها در گروههای مجازی مربوط به شهر بندرعباس ارسال شد. آزمودنیها برحسب معیارهای ورود به پژوهش و رضایت برای انجام پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. به این ترتیب که ازطریق سؤالات جمعیتشناختی که در اول پرسشنامه تدوین شده بود از آزمودنی درمورد رضایت یا عدم رضایت، سن آنها سؤال شد. همچنین، نحوه اجرای پژوهش و اهداف پژوهش، در توضیحات پرسشنامه برای آنها ارائه شد. در نهایت 306 نفر بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. پس از انجام پژوهش، دادههای خام مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. اطلاعات جمعیتشناختی شرکتکنندگان در پژوهش در
جدول شماره 1 آمده است.
.jpg)
در پژوهش حاضر ابتدا متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از آمارهای توصیفی (میانگین، انحرافمعیار، ماتریس همبستگی) بهصورت مقدماتی تحلیل شد. در ادامه به آمادهسازی و سرند کردن دادههای گردآوریشده پرداخته شد، بهویژه اینکه مفروضههای اصلی مدلیابی معادلات ساختاری شامل مقادیر گمشده، نرمال بودن، خطی بودن، همخطی بودن و یکسانی پراکندگی بررسی شد [
16]. در نهایت برای بررسی فرضیههای پژوهش تحلیل چند متغیری با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای اندازهگیری پرسشنامهها از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل تأییدی در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.
ابزارهای پژوهش
رفتارهای معطوف به سلامتی: پرسشنامه استاندارد رفتارهای ارتقادهنده سلامت
این پرسشنامه براساس مدل ارتقا سلامت پندر توسط والکر، سچریت و پندر (1987) ساخته شده است، در جهت تعیین اینکه افراد تا چه حد رفتارهای ارتقادهنده سلامتی را انجام میدهند، ارائه شد. این پرسشنامه، یک ارزیابی چندبعدی از رفتارهای ارتقادهنده سلامت را فراهم میکند. به این ترتیب که فراوانی بهکارگیری رفتارهای ارتقادهنده سلامتی را در 6 بعد (مسئولیتپذیری سلامت، فعالیت فیزیکی، تغذیه، رشد معنوی، مدیریت استرس و روابط بینفردی) اندازهگیری میکند. این پرسشنامه حاوی 52 سؤال است که در مقابل هر سؤال 4 پاسخ وجود دارد که بهصورت هرگز (صفر)، گاهی اوقات (1)، اغلب (2) و همیشه (3) نمرهدهی میشود. محدوده نمره کل از رفتارهای ارتقادهنده سلامتی بین صفر تا 156 است که برای هر بعد باتوجهبه نمره بهدستآمده بهصورت ضعیف، متوسط و خود محاسبه میشود. کسانی که نمره میانگین بالایی داشته باشند، بهعنوان رفتارهای بهداشتی خوب و کسانی که نمره پایین میانگین داشتند، بهعنوان رفتارهای بهداشتی ضعیف دستهبندی میشوند. روایی و پایایی این پرسشنامه در پژوهش کلروزی، پیشگویی و طاهریان [
17] برابر با 0/89 درصد محاسبه شد که در حد مطلوب است.
تنظیم شناختی هیجان
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، توسط گارنفسکی و کرایج در سال 2006 ساخته شده است. این ابزار 18 مادهای است و راهبردهای شناختی هیجانها را در پاسخ به حوادث تهدیدکننده و تنیدگی زای زندگی در اندازههای پنج درجهای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) برحسب 9 زیرمقیاس شرح ذیل میسنجد:
خودسرزنشگری، دیگر سرزنشگری، تمرکز بر فکر/نشخوارگری، فاجعه نمایی (فاجعهآمیز پنداری)، کماهمیت شماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی. حداقل و حداکثر نمره در هر زیرمقیاس به ترتیب 2 و 10 است و نمره بالاتر نشاندهنده استفاده بیشتر فرد از آن راهبرد شناختی محسوب میشود. راهبرد شناختی تنظیم هیجان در پرسشنامه شناختی هیجان به دو دسته کلی راهبردهای انطباقی (سازشیافته) و راهبردهای غیرانطباقی (سازشنیافته) تقسیم میشوند. زیرمقیاسهای کماهمیت شماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامهریزی، راهبردهای سازشیافته و زیر مقیاسهای خودسرزنشگری، دیگر سرزنشگری، تمرکز بر فکر/نشخوارگری و فاجعهنمایی، راهبردهای سازش نیافته را تشکیل میدهد.
تحمل پریشانی
مقیاس تحمل پریشانی، یک شاخص خودسنجی تحمل پریشانی هیجانی است که سیمونز و گاهر در سال 2005 آن را ساختهاند و دارای 15 ماده و 4 خردهمقیاس به شرح ذیل است:
تحمل (تحمل پریشانی هیجانی): با سؤالات 1، 3 و 5 اندازهگیری میشود.
جذب (جذب شدن بهوسیله هیجانات منفی): با سؤالات 2، 4 و 15 اندازهگیری میشود.
ارزیابی (برآورد ذهنی پریشانی): با سؤالات 6، 7، 9، 10، 11 و 12 اندازهگیری میشود.
تنظیم (تنظیم تلاشها برای تسکین پریشانی): با سؤالات 8، 13 و 14 اندازهگیری میشود.
دامنه امتیاز این پرسشنامه بین 15 تا 75 خواهد بود. هرچه امتیاز حاصل شده از این پرسشنامه بیشتر باشد، نشاندهنده میزان بیشتر تحمل پریشانی خواهد بود و بالعکس. سیمونز و گاهر [
18] ضرایب آلفا برای این مقیاس را به ترتیب 0/72، 0/82 و 0/70 درصد و برای کل مقیاس 0/82 را گزارش کردهاند، آنها همچنین گزارش کردهاند که این پرسشنامه دارای روایی ملاکی و همگرای اولیه خوبی است.
شفقت به خود
این پرسشنامه توسط رایس و همکاران در سال 2011 ساخته شده است. این مقیاس شامل 12 ماده برای اندازهگیری 6 مؤلفه مهربانی به خـود، قضـاوت کردن خود، اشتراک انسانی، انزوا، ذهن آگاهی و همانندسازی افراطـی تدوین شده است. مادهها در یک مقیاس لیکرت 5 رتبـهای، از تقریبـاً هرگز=1، تا تقریباً همیشه= 5 تنظیم شده است که نمره بالاتر، سطح بالاتر خودشفقتی را نشان میداد. در پژوهش شهبازی و همکاران [
19] آلفای کرونباخ برای نمره کلی مقیاس 0/91 درصد است. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ برای خـردهمقیاسهای مهربانی به خود، قضاوت کردن خـود، تجـارب مشـترک انسانی، انزوا، ذهن آگـاهی و همانندسازی افراطی به ترتیب 0/83، 0/87، 0/91، 0/88، 0/92 و 0/77 درصد هستند. روایی همزمان آن با پرسشنامه سلامت روان 0/45-(0/001>P) گزارش شده که نشان از روایی مطلوب این مقیاس است.
تمامی اصول اخلاقی در این مقاله در نظر گرفته شده است. شرکتکنندگان در جریان هدف پژوهش و مراحل اجرای آن قرار گرفتند. آنها همچنین از محرمانه بودن اطلاعات خود اطمینان داشتند. آنها با رضایت شخصی پژوهش را انجام دادند و در صورت تمایل، نتایج پژوهش در اختیار آنها قرار میگرفت. از شرکتکنندگان رضایتنامه کتبی بهصورت آنلاین گرفته شده است.
یافتهها
جدول شماره 2 میانگین، انحرافمعیار و ضرایب همبستگی بین تحمل پریشانی، شفقت خود، راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری)، راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجانی (سرزنش خود، سرزنش دیگری، نشخوارگری و فاجعهانگاری) و رفتارهای معطوف به سلامتی (خودشکوفایی، مسئولیتپذیری، حمایت بینفردی، مدیریت استرس، ورزش و تغذیه) را نشان میدهد.
جدول شماره 3 نشان میدهد مقادیر چولگی و کشیدگی متغیرهای پژوهش در محدوده 2+ و 2- قرار دارد و این موضوع بیانگر نرمال بودن توزیع دادههای هریک از متغیرهای پژوهش است.
.jpg)
همچنین
جدول شماره 3 نشان میدهد، مقادیر ضریب تحمل همه متغیرهای پیشبین بزرگتر از 0/1 درصد و مقادیر عامل تورم واریانس آنها کوچکتر از 10 است. در پژوهش حاضر برقراری/عدم برقراری مفروضه نرمال بودن توزیع دادههای چندمتغیری، ازطریق تحلیل اطلاعات مربوط به « فاصله مهلنوبایس» و ترسیم نمودار توزیع آن مورد بررسی قرار گرفت. باتوجهبه اینکه مقادیر چولگی و کشیدگی نمرات فاصله مهلنوبایس به ترتیب برابر با 0/97 و 0/49 درصد به دست آمد، براین اساس میتوان گفت ارزش شاخصهای مزبور در فاصله 2± و بنابراین مفروضه نرمال بودن توزیع چندمتغیری در بین دادهها برقرار بود.
مدل اندازهگیری
در مدل اندازهگیری چنین فرض شده بود که نشانگرهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری متغیر مکنون راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی، نشانگرهای سرزنش خود، سرزنش دیگری، نشخوارگری و فاجعهانگاری متغیر مکنون راهبردهای غیر انطباقی تنظیم هیجانی و نشانگرهای خودشکوفایی، مسئولیتپذیری، حمایت بینفردی، مدیریت استرس، ورزش و تغذیه متغیر مکنون رفتارهای معطوف به سلامتی را اندازهگیری میکنند. چگونگی برازش مدل اندازهگیری با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، نرمافزار AMOS 24 درصد و برآورد بیشینه احتمال ارزیابی شد.
جدول شماره 4 شاخصهای برازندگی مدل اندازهگیری را نشان میدهد.
مدل ساختاری
در مدل ساختاری پژوهش حاضر چنین فرض شده بود که تحمل پریشانی و شفقت به خود با میانجیگری تنظیم هیجانی، رفتارهای معطوفبه سلامتی را پیشبینی میکند. تحلیل انجام شد و نتایج نشان داد همه شاخصهای برازندگی حاصل از تحلیل از برازش قابل قبول مدل ساختاری با دادههای گرآوریشده حمایت میکنند .
با توجه به نتایج تحلیلشده در
جدول شماره 5 میتوان گفت راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی رابطه بین شفقت به خود و تحمل پریشانی با رفتارهای معطوف به سلامت را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند.
.jpg)
همچنین نتایج نشان داد راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجانی تنها رابطه بین تحمل پریشانی و رفتارهای معطوف به سلامتی را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند.
تصویر شماره 1 مدل ساختاری پژوهش در تبیین روابط بین تحمل پریشانی، شفقت به خود، تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای معطوف به سلامتی را نشان میدهد.
تصویر شماره 1 نشان میدهد مجموع مجذور همبستگیهای چندگانه (R2) برای متغیر رفتارهای معطوف به سلامتی برابر با 0/63 درصد به دست آمده است، این موضوع بیانگر آن است که شفقت به خود، تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در مجموع 63 درصد از واریانس رفتارهای معطوف به سلامتی را تبیین میکند.
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش میانجیگر تنظیم هیجانی در رابطه بین تحمل پریشانی و شفقت به خود با رفتارهای معطوف به سلامتی بود. براساس تجزیهوتحلیل، یافتهها نشان داد راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی رابطه بین شفقت به خود و تحمل پریشانی با رفتارهای معطوف به سلامت را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. همچنین نتایج نشان داد راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجانی تنها رابطه بین تحمل پریشانی و رفتارهای معطوف به سلامتی را بهصورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. این نتایج با نتایج پژوهشهای لیتزمن، کنت و رولاند [
20]، سیرویس [
21] هوایی و همکاران [
22] و فاشی و همکاران [
5] همسو است.
در تبیین این فرضیه اینطور میتوان بیان کرد که خودشفقتورزی ممکن است با کاهش بروندادهای منفی تنظیم هیجان، عامل مهمی در ایجاد رفتارهای معطوف به سلامتی باشد. ازآنجاییکه شناخت، عاطفه و رفتار کاملاً در تعامل با یکدیگر هستند، تنظیم هیجان با کنترل توجه و عواقب شناختی هیجان موجب تغییر عملکرد سیستم های شناختی ازقبیل حافظه، توجه، هوشیاری و سپس تنظیم هیجان میشود [
23]. در تبیین این نتایج میتوان اینطور بیان کرد که تنظیم هیجان همراه با تکنیکها و مهارتهایی چون تحمل پریشانی، ارتباط بینفردی و ارائه راهحلهای جدید و تعدیل آثار ناراحتکننده به فرد در کنار آمدن بهتر با هیجانات مرتبط با روابط بینفردی کمک میکند. به این صورت که هر عامل یا ویژگی که باعث تنظیم هیجان شود، طبیعتاً با سلامت جسمانی و رفتارهای مرتبط با سلامتی همراه است [
24]. در رابطه با تنظیم هیجان و ارتباط آن با تحمل پریشانی نیز می توان گفت که استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان باعث میشود که فرد با نگاه و دیدگاه متفاوتی به ارزیابی رویدادها و وقایع منفی بپردازد، هیجانهای منفی را بهشدت کمتری تجربه کند، شدت واکنش های هیجانی نسبت به آنها را تغییر دهد و درمورد کنترل هیجانات خود احساس کفایت کند و درنتیجه ناراحتی و تنیدگی کمتری را تجربه کند. تنظیم هیجان به پذیرش مشکلات هیجانی، پرورش سبک زندگی سالم و انجام عمل مخالف در برابر هیجانهای منفی منجر میشود که درنهایت به تسهیل تغییرات منجر میشود [
22].
از سوی دیگر، افراد دلسوز به خود به شکستها و شکستهای اجتنابناپذیری که میتوانند هنگام تلاش برای تغییر رفتارهای سلامتی خود رخ دهند، با پذیرش و نه قضاوت (مهربانی به خود) پاسخ میدهند و اشتباهات خود را بهعنوان چیزی که همه تجربه میکنند (انسانیت مشترک) بهجای غوطهور شدن در احساسات منفی میبینند یا استرس درمورد موقعیت خود. ازآنجاییکه عاطفه منفی با خودتنظیمی تداخل دارد، پاسخ دلسوزانه به خود می تواند به افراد کمک کند تا با تعدیل احساسات منفی که ممکن است در پاسخ به هدف رفتار سلامت ایجاد شوند، رفتارهای سلامت خود را حفظ کنند. شواهدی نشان میدهد که شفقت به خود بهطور مداوم و مثبت با تمرین بیشتر انواع رفتارهای ارتقادهنده سلامت، مانند ورزش منظم، تغذیه سالم، رفتارهای خواب سالم و مدیریت استرس مرتبط است [
21]. فردی که با شفقت نسبت به خود به این قدرت تشخیص میرسد که تجربه رنج تنها منحصر به او نیست و تجربهای رایج و مشترک بین همه انسانها است، بهتر میتواند بر مشکلات جسمی غلبه کند. ضمن اینکه خودآگاهی در افراد دارای خودشفقتی سبب میشود، فرد توجه خود را به داشتههایش معطوف کند و هنگام مواجهه با شکست و ناامیدی حتی در مشکلات جسمی بهجای انتقاد، احساس ناامیدی و بیکفایتی با درک و فهم بهدرستی با آن مشکلات مقابله کند و ازطریق غیرفعال کردن پاسخهای مخرب و جایگزین کردن آنها با خودتسکینی، خودمهربانی و قدردانی از خود، آرامش را برای خود فراهم کند؛ درحالیکه خودشفقتی به افراد این فرصت را میدهد تا دیدگاه مثبتشان را به خود حفظ کنند [
25].
نف نیز در رابطه با ارتباط تنظیم هیجان و شفقت به خود و نیز رفتارهای معطوف به سلامتی بیان می کند که تنظیم هیجانات را از مشخصههای معرف شفقت خود میداند. باتوجهبه اینکه خودشفقتورزی شامل تغییر در نحوه ارتباط فرد با تجربیات دردناک و هیجانهای منفی است، به نظر میرسد افراد با خودشفقتورزی بالاتر در شرایط دشوار میتوانند هیجانها را بهنحو مؤثرتری تنظیم کنند که به کاهش آنها منجر شود. نتایج مطالعهای نشان داد خودشفقتورزی با کاهش نشخوارگری، هیجان خشم را کاهش میدهد [
26]. خودشفقتورزی توانایی اتخاذ دیدگاه جدیدی از شکست، یعنی مهربانی نسبت به خود را تقویت کند و تمایل افراد را برای مواجهه با افکار، تجربیات و احساسات ناخواسته افزایش دهد [
27, 28]، درنتیجه خودشفقتورزی به رفتارهای سلامتی منجر میشود.
در هر پژوهشی محدودیتهایی وجود دارد. محدودیتهای پژوهش حاضر نیز عبارت است از: آنلاین بودن اجرای پژوهش در دوران کرونا، استفاده از روش نمونهگیری دردسترس، یکسان نبودن زمان و مکان اجرا برای تمامی آزمودنیها. در رابطه با نتایج پژوهش میتوان پیشنهاد کرد که رفتارهای معطوف به سلامتی نیز در قالب پوستر و بنرهای آموزشی، کارگاههای آموزشی و پمفلتها، آموزشهای مجازی در اختیار عموم مردم قرار گیرد. باتوجهبه شرایط خاص جامعه کنونی پس از بحران کرونا، احتمال افزایش اضطراب و تنشها و نیز تغییر در سبک زندگی، افراد بسیاری نیازمند مداخلات روانشناختی خواهند بود که میتوان از نتایج پژوهش در راستای ارائه راهکارهای لازم آموزشی درخصوص تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و رفتارهای ارتقادهنده سلامتی به مراجعین در قالب مشاورههای فردی و گروهی استفاده کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از پایاننامه رساله دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس با کد اخلاق IR.IAU.BA.REC.1401.005 است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه دکتری سیده سریرا هاشمیپور در رشته روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس است و ازطرف هیچگونه نهاد یا مؤسسهای حمایت مالی نشده و تمام منابع مالی آن ازطرف نویسنده اول یا نویسندگان تأمین شده است.
مشارکت نویسندگان
جمعآوری نمونهها و تحلیل و تهیه پیشنویس: سیده سریرا هاشمیپور؛ طراحی مطالعه، تجزیهوتحلیل نتایج و نگارش: اقبال زارعی؛ همکاری در آمادهسازی نمونهها، تحلیل اولیه دادهها و نگارش: شعله نمازی؛ مشاور و بازبینی مقاله: آزیتا امیرفخرایی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمام افرادی که در مطالعه شرکت کردند، تشکر میکنند.