سمیرا اروجلو، مهناز ذالی، وحید زمان زاده، علی اصفهانی، محمد حاج آقازاده،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف:
داروهای آنتینئوپلاستیک برای درمان سرطان استفاده میشوند و پرستاران در حین کار با این داروها مواجهه مییابند. این داروها میتوانند مشکلات سلامتی متعددی در پرستاران ایجاد نمایند. این مطالعه با هدف ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد پرستاران بخش انکولوژی بیمارستانهای آذربایجان شرقی در کار با داروهای آنتینئوپلاستیک به انجام رسید.
روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که با مشارکت ۱۲۹ پرستار بخشهای انکولوژی استان آذربایجان شرقی به روش سرشماری در سال ۱۳۹۸ انجام گردید. پرسشنامه استاندارد سنجش دانش، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در بخشهای انکولوژی نسبت به داروهای شیمیدرمانی با ۳۳ سوال و با پاسخدهی لیکرت برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کروس کالوالیس توسط نرمافزارSPSS آنالیز شدند.
نتایج: میانگین سن و سابقه کار شیمیدرمانی پرستاران به ترتیب ۷/۶±۸/۳۳ و ۵/۵±۹۱/۵ سال بود. تمامی پرستاران در روز کاری خود حداقل با ۳ دارو سروکار داشتند. میانگین نمره دانش ۴۶/۴±۵۸ (از ۶۵)، نگرش ۹۸/۳±۷۶/۳۰ (از ۴۰) و عملکرد ۷۹/۵±۴۱/۴۷ (از ۶۰) بود. پرستاران دارای سن بیشتر از ۴۰ سال و سابقه کار بیشتر از ۵ سال به طور معنیداری دانش، نگرش و عملکرد بهتری داشتند (۰۵/۰P-Value<).
نتیجهگیری: بار کاری گزارش شده توسط پرستاران میتواند دلیل احتمالی علایم سلامتی گزارش شده باشد. افزایش آگاهی پرستاران در حیطههای حمل و انبارداری، مدیریت حوادث و دفع پسماند داروها میتواند به افزایش دانش و بهبود نگرش و عملکرد آنها منجر گردد. پیشنهاد میشود آموزش پرستاران با سابقه کاری کمتر در اولویت برنامههای مدیریت ایمنی بیمارستانها قرار گیرد.
کلیدواژهها: دانش، نگرش و عملکرد، پرستار، شیمیدرمانی، داروی ضد سرطان
فاطمه امیری، فریبا اسدی نوقابی، هادی یوسفی، وحید مکی زاده، عبدالحسین مدنی، تیمور آقاملایی، فایقه زارعی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: همهگیری کووید-۱۹ نه تنها سبب افزایش نگرانی در ارتباط با سلامت جسمانی شده است بلکه سبب بروز اختلالات روانشناختی نیز شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط اختلال استرس پس از سانحه با فرسودگی شغلی در زمان همهگیری کووید-۱۹ انجام شد.
روشها: در این مطالعه مقطعی، ۴۰۲ نفر از کارکنان استان هرمزگان با محدوده سنی ۵۷-۲۱ سال شرکت نمودند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای متشکل از ۴ بخش (اطلاعات دموگرافیک - شغلی، فرسودگی شغلی، غربالگری اختلال استرس پس از سانحه و مقیاس اثر رویداد) بود. لینک پرسشنامه الکترونیک از طریق واتسآپ و ایمیل به روش نمونهگیری در دسترس در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس، آماره آزمون و ضریب همبستگی پیرسون و نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره مقیاس اثر رویداد و غربالگری اختلال استرس پس از سانحه به ترتیب ۲۱/۱۵±۴۳/۲۹ و ۷۳/۲±۹/۴ بود. همچنین میانگین و انحراف معیار خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی به ترتیب ۰۲/۷±۵۷/۲۳، ۵۱/۳±۷۷/۱۱ و ۱۴/۵±۰۹/۲۰ بود. متغیرهای جنسیت و نوع شغل ازجمله عوامل مؤثر بر نشانههای اختلال استرس پس از سانحه و فرسودگی شغلی بودند. براساس آزمون همبستگی پیرسون، ارتباط معناداری بین اختلال استرس پس از سانحه و فرسودگی شغلی مشاهده شد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای مطالعه، مواجهه با استرسهای روانی در طول همهگیری کووید-۱۹ با اختلال استرس پس از سانحه و فرسودگی شغلی در بین کارکنان ارتباط دارد؛ بنابراین بهکارگیری مداخلات مؤثر از سوی مدیران جهت کاهش نشانههای اختلال استرس پس از سانحه و فرسودگی شغلی کاملاً ضروری است.
مرضیه بلجی کنگرلو، مصطفی نائبی طاهری، علیرضا دهدشتی، فرین فاطمی، بشارت زاده عباس،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: صنایع فولاد از جمله پر مخاطره ترین صنایع محسوب می شوند. امروزه ارزیابی خطرات به منظور کنترل آن ها برای حفظ سلامت نیروی کار از اهمیت بالایی برخوردار است . این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک مخاطرات ۲۴ نوع فعالیت مختلف تعمیر کاران مکانیکی تجهیزات در فرایند فولاد سازی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ایمنی شغلی اجرا شده است.
روشها: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۰ نفر از تعمیر کاران صنعت فولاد که به صورت سر شماری انتخاب شدند انجام گرفت. شناسایی خطرات بالقوه و ارزیابی ریسک هر یک از فعالیت های تعمیر کاران مکانیکی با توجه به رویکردهای استاندارد MIL-STD صورت گرفت. تکمیل فرم های آنالیز ایمنی شغلی (JSA) از طریق مشاهده مستقیم فعالیت های اپرا تور و مصاحبه هر شغل شناسایی شد. داده ها با استفاده از شیوه های آمار توصیفی و تحلیلی، بررسی و راهکار های کنترلی پیشنهاد گردید.
نتایج: در مجموع ۲۷۱ خطر شناسایی شد. نتایج نشان داد که ۱/۵ درصد از ریسک های شناسایی شده در سطح شدید، ۴/۳۲ درصد در سطح نسبتاً شدید، ۴۵ درصد در سطح متوسط و ۷/۱۷ درصد در سطح پایین قرار داشتند. بیش از یک سوم ریسک های شناسایی شده در محدوده غیرقابل قبول قرارگرفتند. بیشترین عدد اولویت خطر برابر ۳ با فراوانی ۱۴ و مربوط به خطر مواجهه با سروصدای بالاتر از ۱۰۰ دسیبل بود.
نتیجه گیری: براساس شناسایی فعالیتهای مخاطره آمیز کارگران تعمیر و نگهداری، اولویت اقدامات کنترلی باید در استفاده از وسایل حفاظت فردی، آموزش ایمنی، استفاده از مجوز ایمنی کار و انجام نظارت و بازرسی منظم از تجهیزات برای جلوگیری و کاهش خطرات مربوط اختصاص داده شود.
مهدی زارع، هادی اسحقی، موسی سلیمانی، محمدرضا زارع، مرضیه خادمیان، شاهرخ زمردی، مهدی بهجتی اردکانی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف این پژوهش با هدف بررسی فاکتورهای تأثیرگذار بر اضطراب سلامت در زنان خانهدار در زمان همهگیری کووید-۱۹ انجام شد.
روش ها این مطالعه توصیفیتحلیلی به شیوه مقطعی در سال ۱۳۹۹ بر روی ۲۵۸ زن خانهدار استان هرمزگان که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند، انجام شد. از پرسشنامه ارزیابی اضطراب سلامت، دارای ابعاد احتمال بیماری، ترس از بیماری و عواقب بیماری برای گردآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۱ تجزیهوتحلیل شد.
یافته ها میانگین سنی زنان موردمطالعه ۸/۸۱±۳۵/۷۷ سال بود. میانگین امتیاز اضطراب سلامت در زنان برابر ۶/۶۱±۲۰/۲۶ بود. همچنین سطح اضطراب سلامت در ۶۸/۶ درصد از زنان خانهدار موردمطالعه بالا بود. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون چندگانه، فعالیت فیزیکی، ابتلا به بیماری مزمن و وضعیت اقتصادی خانوار بهطور معنیداری پیشبینیکننده اضطراب سلامت بود (۰/۰۵>P).
نتیجه گیری با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور کاهش اضطراب سلامت زنان خانهدار در زمان همهگیری کوویدـ۱۹، برنامهریزی و تشویق زنان خانهدار به افزایش فعالیتهای بدنی و کمکهزینههای مالی دولت به خانوادههای کمدرآمد پیشنهاد میشود.
دکتر مهدی زارع، دکتر هادی اسحاقی ثانی کاخکی، دکتر مرضیه کاظم پور، دکتر مهدی بهجتی اردکانی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف شواهد اخیر نشان میدهد اختلالات اسکلتیعضلانی در کودکان مدرسهای و نوجوانان بسیار شایع است و تبدیل به یک مشکل عمده بهداشتی شده است. هدف این مطالعه بررسی شیوع علائم اختلال اسکلتیعضلانی در دانشآموزان دبستانی در جزیره ابوموسی است.
روش ها این مطالعه مقطعی بر روی ۲۶۹ دانشآموز دختر و پسر در مقطع دبستان دختر و پسر انجام شد. با استفاده از پرسشنامه جمعیتشناختی، ویژگیهای فردی شرکتکنندگان و به کمک بخش اول یک پرسشنامه ساختارمند محققساخته، اطلاعات مربوط به عوامل مرتبط با اختلالات اسکتیعضلانی جمعآوری شد. در قسمت دوم پرسشنامه، شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن مشخص شد. یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ تحلیل شد.
یافته ها طبق نتایج این مطالعه ۷۴/۳ درصد از دانشآموزان در ماه گذشته حداقل یکی از علائم اختلالات اسکلتیعضلانی را تجربه کردهاند. نرخ شیوع دانشآموزان دختر و پسر تقریباً یکسان بود و ۲ ناحیهای که اغلب دانشآموزان در ارتباط با اختلالات عضلانیاسکلتی شکایت داشتند نواحی «پا» با ۲۸/۶ درصد و «گردن» با ۲۰/۸ درصد بود. جنسیت نیز یک فاکتور مرتبط با دردهای گردن، شانه و زانو بود (P<۰/۰۵). همچنین دختران بیشتر از گردن و شانه و پسران از درد پا شکایت داشتند. همچنین شیوع کمردرد و درد در انگشتان دست در دانشآموزان با قد بالاتر از ۱۳۵سانتیمتر بیشتر بود.
نتیجه گیری باتوجهبه شیوع بالای دردهای اسکلتیعضلانی در جمعیت مورد مطالعه، پیشنهاد میشود آموزشهای اصلاحی و پیشگیرانه به دانشآموزان ، والدین و مربیان داده شود. برنامههای غربالگری همچنین میتواند برای تشخیص به موقع و درمان مناسب توصیه شود.
هادی اسحقی ثانی کاخکی، فایقه زارعی، فاطمه امیری، مهدی بهجتی اردکانی، مهدی زارع، موسی سلیمانی احمدی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: پاندمی کرونا یکی از چالشبرانگیزترین رویدادهای جهانی در سالهای اخیر بوده است که اختلالات بیسابقهای در زندگی روزمره ایجاد کرده است. این مطالعهی مروری باهدف بررسی ارتباط بین وضعیت سلامت روان و عملکرد شناختی در بین دانشجویان در طول همهگیری کووید-۱۹ انجامشده است.
روشها: این مطالعه بهصورت مرور سیستماتیک انجامشده است. دادهها از پایگاههای اطلاعاتی معتبر مانند PubMed، Scopus و Embase با استفاده از کلمات کلیدی «سلامت روان»، «عملکرد شناختی»، «دانشجویان» و «COVID-۱۹» جستجو شدهاند. مقالات منتشرشده بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ که به بررسی ارتباط بین سلامت روان و عملکرد شناختی دانشجویان پرداخته بودند، انتخاب شدند.
نتایج: در این پژوهش ۸۷ مقاله در بررسی اولیه یافت شد و تعداد ۱۵ مقاله پس از غربالگری وارد مطالعه شد. نتایج این مرور سیستماتیک نشان میدهد که سلامت روانی دانشجویان در دوران پاندمی کرونا بهطور چشمگیری تحت تأثیر استرس، اضطراب، افسردگی و تغییرات سبک زندگی قرارگرفته است. این کاهش در سلامت روان بهطور مستقیم عملکرد شناختی را تحت تأثیر قرار داده است. بهویژه، اضطراب و استرس به کاهش حافظه کوتاهمدت و اختلال در تصمیمگیری و توجه منجر شده است. یافتهها نشان میدهند که شبکههای اجتماعی حمایتی و مداخلات روانشناختی مانند برنامههای ذهن آگاهی میتوانند تأثیرات منفی سلامت روانی را کاهش دهند و عملکرد شناختی دانشجویان را بهبود بخشند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که مشکلات سلامت روانی بهطورجدی بر عملکرد شناختی دانشجویان، بهویژه در بحرانهایی همچون پاندمی کرونا تأثیرگذار است. مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و استرس میتوانند عملکردهای شناختی ازجمله حافظه، توجه، تصمیمگیری و حل مسئله را تحت تأثیر قرار دهند. بااینحال، مداخلاتی مانند حمایتهای اجتماعی، مشاورههای روانشناختی و برنامههای ذهن آگاهی میتوانند به کاهش اثرات منفی این مشکلات کمک کنند. دانشگاهها باید محیطهای حمایتی برای بهبود سلامت روان و عملکرد شناختی دانشجویان در زمانهای بحران ایجاد کنند.
منصور ضیایی، شکراله محسنی، فریبا اسدی نوقابی، فاطمه امیری،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: استفاده از رایانهها بهعنوان فراگیرترین ابزار اداری بهسرعت در حال افزایش است و عدم تناسب میان رایانه و کاربر آن میتواند منجر به بروز مشکلات جسمانی همچون خستگی بینانی شود؛ بنابراین مطالعه حاضر باهدف بررسی ارتباط بین خستگی بینایی و عوامل مرتبط با آن در کاربران رایانه دریکی از بندرهای بزرگ جنوب ایران طراحی و اجرا گردید.
روشها: این مطالعه مقطعی بر روی ۴۰۵ نفر از کارکنان اداری که حداقل چهار ساعت در روز از رایانه استفاده میکردند، انجام شد. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه ویژگیهای دموگرافیک و پرسشنامه خستگی بینایی (VFQ) جمعآوری شدند. شدت روشنایی موضعی در سطح میز کار توسط دستگاه لوکس متر مدل هانگر اندازهگیری شد. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۵ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که بیش از ۸۰ درصد از شرکتکنندگان درجات مختلفی از خستگی بینایی را تجربه کردهاند. عوامل مؤثر بر این اختلال شامل سن، سابقه کار، ساعات کار روزانه و شدت روشنایی بودند، درحالیکه توده بدنی و جنس ارتباط معناداری با بروز این اختلالات نداشتند.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای خستگی بینایی در کاربران رایانه توجه به شرایط محیطی و شغلی، مانند بهبود روشنایی و تنظیم ایستگاههای کاری، میتواند به کاهش این اختلال و افزایش بهرهوری کارکنان کمک کند