۲۳ نتیجه برای بیمار
تیمور آقاملایی، فاطمه السادات حسینی، حسین فرشیدی، عبدالحسین مدنی، امین قنبرنژاد،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: اتخاذ سبک زندگی ناسالم بوسیله فرد میتواند زمینه ساز بروز بیمارهای مختلف از جمله بیماری پرفشاری خون که یک خطر جدی برای سلامت فرد است، شود. این پژوهش با هدف بررسی سبک زندگی بیماران مبتلا به پر فشاری خون در مراکز بهداشتی درمانی روستایی شهرستان جهرم انجام شد.
روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی بود که بر روی ۷۸ نفر از بیماران مبتلا به پرفشاری خون بالای ۳۰ سال روستاهای شهرستان جهرم انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به صورت مصاحبه گردآوری شد. پرسشنامه در دو بخش کلی شامل مشخصات دموگرافیک افراد مورد مطالعه و همچنین پرسشنامه سبک زندگی افراد مبتلا به پرفشاری خون بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS۱۹ استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن افراد مورد مطالعه ۰۲/۶۳ سال با انحراف معیار ۲۳/۱۴و دامنه آن از ۳۰ تا ۷۰ سال متغیر بود. ۸/۳۰ درصد آنها مرد و ۲/۶۹ درصد زن بودند. میانگین سالهای ابتلا به پرفشاری خون ۴/۸ با انحراف معیار ۸/۵ بود. میانگین فشارخون سیستول بیماران۳۹/۱۲۸ انحراف معیار۰۱/۱۴و میانگین فشارخون دیاستول آنها ۹۶/۸۰ با انحراف معیار ۴۴/۱۰بود. میانگین نمایه توده بدنی بیماران ۸/۲۴ با انحراف معیار ۶/۴ بود. میزان فشارخون ۷۵/۵۳ درصد ازبیماران بالاتر از حد نصاب تعیین شده (مساوی و یا بیشتر از۱۴۰/۹۰ ) برای این بیماران بود. در خصوص متغیرهای مربوط به سبک زندگی ۷/۷ درصد بیماران مورد مطالعه سیگار و ۵/۲۰ درصد قلیان مصرف میکردند. ۱/۱۴ درصد از افراد مورد مطالعه فعالیت فیزیکی منظم داشتند. پیروی از دستورات پزشک ۵/۶۱ درصد و مصرف منظم دارو ۵/۷۰ درصد در بین بیماران دارای بیشترین فراوانی و فعالیت فیزیکی منظم با ۱/۱۴ درصد پرهیز از استرس با ۹/۱۷ درصد دارای کمترین فراوانی انجام بودند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان دهنده وجود عادات رفتاری نامناسب بخصوص در زمینه کنترل استرس، فعالیت فیزیکی و مصرف نمک در بیماران مبتلا به پرفشاری خون است، بنابراین، توصیه می شود در زمینه اتخاذ سبک زندگی سالم و عادات رفتاری صحیح آموزشهای لازم به بیماران مبتلا به پرفشاری خون داده شود.
مهدی زینلی، محمد اسدپور، تیمور آقاملایی، علی اسماعیلی ندیمی، حسین فرشیدی، امین قنبرنژاد،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای قلبی عروقی از مهمترین عوامل مرگ و میر در ایران و جهان شناخته شده است که میتواند بار بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی عظیمی بر جامعه تحمیل کند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی در افراد با نتیجه آنژیوگرافی طبیعی بود.
روش ها: در این مطالعه مداخلهای، تعداد ۶۱ نفر از افراد مراجعهکننده به بیمارستان علیابن ابیطالب(ع) شهر رفسنجان وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله شامل ۳۲ نفر و گروه شاهد شامل ۲۹ نفر بود. افراد گروه مداخله به مدت یک ماه تحت آموزش قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد متناسب با سازههای الگوی اعتقاد بهداشتی قبل از مداخله آموزشی، بلافاصله بعد از پایان برنامه آموزشی و سه ماه بعد از آن جمعآوری شد. دادههای جمعآوری شده وارد نرمافزارSPSS ۱۹ شد و با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و اندازهگیری دادههای تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: پس از مداخله میانگین نمره آگاهی، حساسیت درک شده، شدت درک شده، خودکارآمدی، منافع درک شده، علایم (راهنما) برای عمل و رفتارهای پیشگیریکننده در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافت (۰۰۱/۰P<). همچنین موانع درک شده در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: برنامه آموزشی اجرا شده در مطالعه حاضر بر سازههای الگوی اعتقاد بهداشتی و بهبود رفتارهای پیشگیریکننده از بیماریهای قلبی عروقی مؤثر واقع شده است. لذا ارائه چنین برنامههای آموزشی نقش بسیار مهمی در ارتقا سلامت و پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی دارد.
اکرم تمجیدی، کوروش هولاکویی، الهام احمدنژاد،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای منتقله از آب و غذا یک مشکل جهانی در حال افزایش در سراسر جهان تلقی میشود. هدف این مطالعه مقایسه میزان آگاهی نگرش و رفتار ساکنین شهرهای پردیس (جامعه دچار اپیدمی) و رودهن (جامعه کنترل) متعاقب اپیدمی در زمستان سال ۱۳۹۲ بوده است.
روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفی-تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه: ۵۱۲ نفر از مردم شهرستانهای پردیس و رودهن با سن بیش از ۱۵ سال بود که به روش تصادفی انتخاب شدند که با جامعه مواجهه با اپیدمی (پردیس) ۲۵۶ نفر و جامعه کنترل (شهر رودهن) ۲۵۶ نفر مصاحبه گردید. از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد.
نتایج: میزان مشارکت در این مطالعه در جامعه مورد ۹۴ درصد و در جامعه اپیدمی ۹۵% بدست آمد. میانگین کل نمره آگاهی، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان به ترتیب ۶۳/۴±۳۴/۱۶، ۰۳/۵±۸۱/۳۲ و ۶۶/۲±۵۱/۱۰ بدست آمد. مردم شهر پردیس (جامعه اپیدمی) آگاهی، نگرش و عملکرد کمتری نسبت به شهر رودهن (جامعه کنترل) در خصوص بیماریهای منتقله از راه آب و غذا داشتند. همچنین میانگین نمره KAPدر میان شهرنشینان (۰۱۷/۰=P ,۰۱۴/۰=P , ۰۰۲/۰=P)، متأهلین (۰۰۴/۰=P ,۱۴۰/۰=P ,۰۴/۰=P) و در میان کسانی که عمدهترین منبع کسب اطلاعات بهداشتی خود را طی ۳۰ روز گذشته از طریق تلویزیون اعلام کرده بودند (۹۵۰/۰=P , ۱۵/۰=P , ۰۰۱/۰= P) بیشتر بود. رگرسیون خطی نشان داد به ازای یک نمره افزایش آگاهی، نمره عملکرد ۷۲/۰ و به ازای یک واحد افزایش در نمره نگرش ۷۲/۰نمره عملکرد افزایش یافت.
نتیجهگیری: آگاهی، نگرش و عملکرد مطلوب میتواند یک عامل پیشگیرنده در ابتلاء به طغیانهای ناشی از آب و غذا باشد. همچنین نقش مؤثر برخی رسانهها نظیر تلویزیون و مراکز بهداشتیدرمانی خود عامل مؤثر پیشگیرنده دیگر است.
احسان الله حبیبی، اسماعیل فرخی، مرجان منصوریان،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: بلند کردن و جابجا کردن بیماران، بهعنوان یکی از ریسک فاکتورهای مهم بروز اختلالات اسکلتی عضلانی در میان پرستاران میباشد. این مطالعه با هدف ارزیابی کارآمدی شاخص DINO جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در پرسنل پرستاری بیمارستان انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی در بین ۲۵۰ نفر از پرسنل پرستار دارای وظیفه حمل بیمار در سال ۱۳۹۴در شهر اصفهان انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد نوردیک و چک لیستهای DINO و MAPO گردآوری گردید. از آمار توصیفی جهت توصیف متغیرها و آزمونهای کای دو و اسپیرمن جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
نتایج: میزان شیوع ۱۲ ماهه اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین نمونهها ۶/۸۷ درصد گزارش شد. ارزیابی به کمک ابزار DINO نشان داد که میانگین امتیاز نهایی بهدستآمده برابر با ۸/۱± ۷۳/۹ میباشد که نشاندهنده ایمن نبودن روشهای استفاده شده توسط پرستاران جهت حمل بیماران میباشد. نتایج آنالیز آماری نشان داد که وقوع علائم اسکلتی عضلانی در کارکنان پرستاری مورد مطالعه با امتیاز نهایی شاخص DINO و MAPO دارای ارتباط معنیدار آماری است (۰۰۱/۰Pvalue<).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، روش ارزیابی DINO همانند روش MAPO ابزاری مناسب جهت برآورد ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در کارکنان پرستاری میباشد. همچنین از این روش میتوان در ارزیابی برنامههای آموزشی حمل بیمار و برآورد تکنیک کار پرستار در حین حمل بیماران استفاده نمود.
ایوب قنبری سر تنگ، مهدی آشناگر، فیض الله پالیزبان، بشیر شفیعی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
مقدمه: روشنایی مطلوب یکی از مهمترین عوامل بهینه سازی شرایط فیزیکی اماکن مختلف به ویژه محیطهای کاری و عمومی نظیر بیمارستان ها است. هدف از این مطالعه ارزیابی روشنایی عمومی داخلی بیمارستان براساس استاندارد های انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی بود.
روش ها: این مطالعه بهصورت توصیفی- تحلیلی در فروردین سال ۱۳۹۴انجامشد. شدت روشنایی عمومی بخش های مختلف بیمارستان امام رضا شهرستان ایوان براساس استاندارد های انجمن مهندسین روشنایی آمریکای شمالی اندازه گیری شد. شدت روشنایی عمومی توسط لوکس متر TES-۱۳۳۲A Light Meterدر ساعت اولیه روز(۱۰ صبح) اندازه گیری شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: نتایج نشان داد که ۳۳/۵۳ درصد شدت روشنایی عمومی بخش های مختلف بیمارستان در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. متوسط شدت روشنایی عمومی داخل بنای بیمارستان ۲۶/۳۱±۱۴۰بود که از حد استاندارد توصیه شده برای هربخش کمتر بود. بیشترین میزان شدت روشنایی در راهرو بخش مردان و کمترین میزان شدت روشنایی در اتاق معاینه بود. همچنین آزمون آماری نشان داد که بین شدت روشنایی عمومی اندازه گیری شده در بخشهای مختلف بیمارستان اختلاف معنی داری وجود دارد (۰۰۱/۰P=).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شدت روشنایی عمومی بیمارستان مورد نظر در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و انجام اقدامات اصلاحی نظیر طراحی مجدد و اصلاح سیستمهای روشنایی برای اقزایش شدت روشنایی عمومی مورد نیاز, ضروری است
سیده فاطمه وحدانی، صدیقه عابدینی، شکراله محسنی، مرضیه نیک پرور،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: امروزه بیماری های قلبی عروقی ، شایع ترین علت مرگ و میر در جوامع مختلف است . در این خصوص، تغذیه ناسالم یکی از مهمترین عوامل بروز بیماری های قلبی عروقی می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماریهای قلبی عروقی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر میناب انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است. نمونه پژوهش ۱۶۰نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری میناب بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل ۲بخش : اطلاعات دموگرافیک (۱۰سوال) و سوالات رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی ( ۲۱سوال) با نمره دهی در طیف ۱۰-۱ امتیازی با حداقل و حداکثر نمره کسب شده ۲۱۰-۲۱ بود، که نمره بالا نشان دهنده انجام رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی بود. روایی پرسشنامه توسط پانل خبرگان و پایایی آن بوسیله Test- Retest مورد تائید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS۱۶ و آزمون های آماری توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و نیز آمار تحلیلی شامل آزمون تی تست و آنالیز واریانس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
نتایج : میانگین سنی نمونه های پژوهش ۴±۳۲سال بود. میانگین نمره کسب شده از رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی ۱۱±۱۴۴ بود. بطوریکه بهترین نمره عملکرد با میانگین و انحراف معیار۹۰۵/۰ ± ۱۳/۹ در مصرف ماهی شور و ضعیف ترین عملکرد با میانگین و انحراف معیار ۷۷۶/۱ ± ۵۴/۲ در مصرف غذاهای بخارپز بدست آمد. بین انجام رفتارهای تغذیه ای با انجام فعالیت بدنی افراد ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (P=۰,۰۰۱). ارتباط آماری معنی داری بین انجام رفتارهای تغذیه ای با متغیر های دیگر مشاهده نشد(P>۰,۰۵).
نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه رفتارهای تغذیه ای پیشگیری کننده از بیماری های قلبی عروقی در نمونه های مورد پژوهش در حد متوسط می باشد. بنابراین توصیه می شود که با انجام مداخلات مناسب به اصلاح این رفتارها اقدام شود. به امید آنکه با اصلاح رفتارهای تغذیه ای، بتوان از بار بیماریهای قلبی عروقی در جامعه کاست.
مهتاب دادی پور، طه قیاس پور، نرگس سلاجقه، علی صفری مراد آبادی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف: رضایتمندی بیماران برآیند مجموعه پیچیدهای از عوامل گوناگون است و برای دستیابی به آن لازم است ابعاد متعددی از خدمات ازجمله مراقبتهای پرستاری، پزشکی، پشتیبانی و بخشهای گوناگون سازمان به طریقی با یکدیگر هماهنگ شوند. بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین میزان رضایتمندی بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی شهر بندرعباس در سال ۱۳۹۴ صورت گرفت.
روشها: پژوهش حاضر مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی میباشد. جامعه پژوهش را ۴۰۰ بیمار بستری در بخشهای مختلف بیمارستانهای آموزشی شهر بندرعباس تشکیل میدهد که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. دادهها با نرمافزار SPSS و آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ANOVA و کایدو تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این پژوهش افراد در دامنه سنی ۱۷ تا ۶۰ سال قرار داشتند. ۲۳۸ نفر (۵۹/۵ درصد) زن و ۱۶۲ نفر (۴۰/۵ درصد) نفر مرد بودند. در مجموع بیشترین رضایت مربوط به خدمات پزشکی (۶۹ درصد) و کمترین رضایت مربوط به فضای فیزیکی (۲۰/۵ درصد) بود. همچنین ۵۰ درصد بیماران از خدمات ارائه شده در این بیمارستانها رضایت داشتند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه میزان رضایت بیماران از بخشهای مختلف بیمارستانها را در حد متوسط نشان داد. بیشترین رضایت در بخش درمانی (پزشکی و پرستاری) بود؛ بنابراین، به نظر میرسد توجه و برآورده کردن انتظارات بیماران میتواند در افزایش رضایتمندی موثر واقع گردد.
نرگس هاشمی، سامره فرحانی نژاد، عارف فقیه، الهام ایمانی، فاطمه نظری، سعید کاشانی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف: رضایت بیماران از کیفیت خدمات بهداشتی درمانی ارائه شده امری مهم است و هدف از اجرای طرح تحول نظام سلامت افزایش رضایتمندی مردم از خدمات سلامت و کاهش هزینههای بیمارستانهای دولتی است، بنابراین این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایتمندی بیماران بستری از طرح تحول نظام سلامت در بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس طراحی و اجرا گردید.
روشها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی گذشتهنگر است که با استفاده از مستندات و مدارک موجود در مرکز آمار بیمارستان شهید محمدی بندرعباس پس از اخذ مجوز در سال ۱۳۹۵ انجام شد. نمونهها به تعداد ۹۰۰ بیمار به روش تصادفی ساده ار تمام بخشهای بیمارستان انتخاب شدند. اطلاعات مربوطه با استفاده از پرسشنامه رضایتمندی ارسالی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور جمعآوری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Excel و با استفاده از آمار توصیفی ( فراوانی، درصد فراوانی) تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: یافتهها نشان داد بیشترین میزان رضایتمندی به ترتیب از دریافت نکردن وجه خارج از صندوق توسط بیمارستان و دریافت صورتحساب هنگام ترخیص (۱۰۰ درصد) و بیشترین نارضایتی بیماران(۳۵/۳ درصد) از خدمات پزشکی بوده است. نتایج همچنین نشان داد میزان رضایت بیماران بستری از خدمات ارائه شده طرح تحول نظام سلامت در حد مطلوبی قرار داشت.
نتیجهگیری: هر چند در مطالعه حاضر میزان رضایت بیماران بستری از خدمات ارائه شده طرح تحول نظام سلامت در حد مطلوبی قرار داشت اما نارضایتی بیماران از خدمات پزشکی میطلبد مسئولان و متولیان امر نسبت به اجرای بهیه خدمات پزشکی توجه بیشتری نشان دهند.
معصومه لطیفی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
جستجوی اطلاعات توسط گروه های خاص با اهداف خاص صورت می گیرد. اگر جستجوی اطلاعات توسط بیماران و با اهداف کسب اطلاعات در مورد سلامت صورت گیرد، به عنوان مولفه ای از فرایند تصمیم گیری جهت اتخاذ رفتار سلامت به شمار میآید و به عنوان یک فرایند تصمیم گیری محسوب میشود (۱). رفتار اطلاع یابی سلامت Health information seeking behavior رفتار هدفمند بیماران برای ارضای نیاز اطلاعاتی سلامت و بیانگر چگونگی جستجو، یافتن و کاربرد اطلاعات مرتبط با بیماری ها توسط آنان است (۲). طی دهه های اخیر توجه بین المللی به ارتقای سلامت، خودمراقبتی و افزایش کیفیت زندگی، پژوهش در حوزه رفتار اطلاع یابی سلامت به طور فزاینده ای اهمیت یافتهاست. پیام کلیدی سازمان جهانی بهداشت مبنی بر ارائه اطلاعات مناسب و اگاهی رسانی به بیماران، یکی از مسائل مهم بخش سلامت با گسترش جهانی است که به این امر اشاره م یکند. بنابراین درک عمیق تر رفتار اطلاع یابی سلامت بیماران، وابسته به شناخت نیازهای اطلاعاتی، موقعیت جست و جوی اطلاعات سلامت، درک موانع و انگیزه اطلاع یابی آنهاست (۳).
محمدرضا زارع، لیلا اسدزاده، رزاق رحیم پور،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف: نوبتکاری یکی از مهمترین مشکلات پرستاران تلقی میشود و مواجهه همزمان با صدای بیشازحد مجاز میتواند اثرات زیانباری بر سلامت انسان موجب شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر نوبتکاری و میزان مواجهه با صدابر فشارخون در پرستاران بیمارستانهای جنوب کشور در سال ۱۳۹۸ بود.
روشها: ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ حاضر ﻣﻘﻄﻌﯽ و از نوع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ است، تمامی پرستاران ۳ بیمارستان واقع در جنوب استان فارس (۳۵۰n=) بهصورت سرشماری در سال ۱۳۹۸ وارد مطالعه شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات شغلی، تعداد شیفتهای روز و شب در هر هفته، مشخصات جمعیت شناختی و عادات زندگی پرستاران موردبررسی و جمعآوری گردید. تراز فشار صوت، آنالیز فرکانس صدا در ایستگاه کاری، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک پرستاران قبل از شروع و بعد از اتمام شیفت کاری اندازهگیری شد. بهمنظور بررسی هریک از متغیرها و ارتباط آنها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج: میانگین تراز فشار صوت در ایستگاه شغلی پرستاران موردبررسی قبل و بعد از شیفت کاری به ترتیب برابر با ۶۷/۵۱، ۲۷/۶۹ دسیبل A بود. بالاترین میانگین تراز معادل فشار صوت مربوط به پرستاران بخش زایشگاه بود. میانگین فشارخون سیستولیک و دیاستولیک قبل از شیفت کاری پرستاران به ترتیب ۱۰۴ و ۶۶ و بعد از شیفت کاری به ترتیب ۱۰۹ و ۷۰ میلیمتر جیوه بود. میانگین و انحراف معیار تعداد شیفتهای شانهکاری پرستاران موردبررسی برابر با ۲۹/۱±۴۹/۱ بود. نتایج نشان داد با افزایش تراز فشار صوت و تعداد شیفت شبانه کاری، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک کارکنان افزایش مییابد (R۲ به ترتیب ۸۶/۰ و ۷۹/۰).
نتیجهگیری: صداهای تولیدی توسط منابع متعدد در بیمارستان همزمان با نوبتکاری باعث تشدید اختلالات قلبی- عروقی در پرستاران میگردد. بنابراین در راستای پیشگیری از عوارض نامطلوب صدا و نوبتکاری نیاز به اجرای مداخلات مدیریتی و مهندسی میباشد.
محمد سعید کلانتری میبدی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف: میوه به، یکی از گیاهان بومی آسیای غربی است و دارای خواص متعدد درمانی و تغذیهای میباشد و باتوجه به شیوع بالای بیماریهای غیرواگیر، استفاده از فراوردههای طبیعی مناسب یکی از مهمترین اهداف رژیمهای درمانی و تغذیهای است. هدف از این مطالعه، مرور یافتههای تغذیهای و درمانی میوه به در درمان انواع بیماریها بخصوص بیماریهای غیرواگیر از دیدگاه طب ایرانی و طب نوین بوده است.
منابع دادهها: در این مطالعه مروری برای گرداوری داده ها از کتب مرجع طب سنتی ایرانی و مقالات پایگاه PubMed، SID، Magiran، Scopus و Google Scholar مورد بررسی استفاده شد.
روشهای انتخابی برای مطالعه: پس از جستجوی الکترونیک تعداد ۱۱۲ مقاله بازیابی شد و با توجه به معیارهای ورود، تعداد ۴۰ منبع وارد مطالعه شد. ﺟﺴﺘﺠﻮﻫﺎی اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ ﺑــﺎ استفاده از واژﮔﺎن ﻛﻠیدی "به" ، "خواص تغذیهای" و "خواص درمانی" در ﻋﻨﺎوﻳﻦ و ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻘﺎﻻت در Mesh ﺻﻮرت ﭘﺬیرفتند و متون آنها به طور کامل، مورد بررسی قرار گرفت.
ترکیب مطالب و نتایج: در طب ایرانی و طب مدرن خواص تغذیهای و درمانی فراوانی برای میوه به، ذکر شده است که شامل اثرات آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی، محافظ کبدی، محافظ سیستم قلبی و عروقی، تقویتکننده معده و گوارش، ادرارآور، کاهنده قند خون، ضدباکتری، ضدقارچ، ضدافسردگی، ضداسهال و کاهنده چربی است.
نتیجهگیری: میوه به، میتواند به عنوان یک جزء اصلی در رژیم غذایی و درمانی افرادی که به بیماریهای التهابی، دیابت، سرطان، ضعف هضم، پرفشاری خون و چربی خون، مبتلا هستند بکار رود.اما تحقیقات بیشتر بر روی انسان جهت تائید خواص درمانی آن پیشنهاد میگردد.
|
رضا عبدالهزاده، رقیه مهراپور، تکتم شفیعی، رضا فارابی، سودابه کفایی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف:بهکارگیری شاخص مرگومیر و علل آن بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری دسترسی به خدمات بهداشتی و سنجش کارایی سیستمهای بهداشتی در جوامع امروز است. این پژوهش با هدف بررسی میزان و علل مرگومیر در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی کلیه (۳۶۹۹ مورد) متوفیان سال ۱۳۹۷ جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی بیرجند که براساس نظام جامع ثبت مرگومیر جمعآوری شده، صورت گرفت. از داده های مرگ ثبت شده در سامانه نظام ثبت و طبقهبندی علل مرگ استان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی (میانگین، درصد نسبی، فراوانی، انحرافمعیار) و آزمونهای تحلیلی (تیتست، ضریب همبستگی پیرسون و کایاسکوئر) در سطح معناداری ۰۵/۰P-Value≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: آنالیز دادهها نشان داد که میزان مرگومیر خام در استان ۷۹/۴ در هزار نفر جمعیت میباشد و میانگین سنی موارد فوت ۷۴/۶۶ سال برآورد گردید که این میانگین در جنس مذکر ۷۳/۶۴ سال و در جنس مونث ۰۸/۶۹ سال بود. توزیع فراوانی مطلق و نسبی موارد فوت نشان میدهد که بیماریهای قلبی- عروقی با ۳۸/۴۰ درصد موارد، رتبه اول، سرطانها با ۵۲/۱۳ درصد موارد، رتبه دوم و بیماریهای دستگاه تنفسی با ۹۸/۱۲ درصد موارد فوتی رتبه سوم علل مرگومیر را دارا میباشند.
نتیجه گیری : سه علت شایع مرگ شامل بیماریهای قلبی- عروقی، ،سرطان و بیماریهای دستگاه تنفس میباشد که میتوان با برنامهریزی، تدبیر و انجام مداخلات صحیح در زندگی، عادات غذایی، کنترل عوامل خطر مثل سیگار، چاقی و استرس از بروز بسیاری از مرگهای زودرس جلوگیری کرد.
گلشید شمس، سارا پاشنگ، مستوره صداقت،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف:
با توجه به مشکلات خلقی و عاطفی بیماران مبتلا به اماس، هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت برافزایش خودکارآمدی در بیماران مبتلابه اماس بود.
روشها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و نمونه آماری شامل ۴۵ نفر از بیماران مبتلابه مالتیپل اسکلروزیس مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بود که به روش نمونهگیری در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل (۱۵=n) قرار گرفتند. گردآوری دادهها با پرسشنامه خودکارآمدی Sherer و همکاران نجام شد و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون مدل آمیخته با اندازهگیری تکراری انجام شد.
نتایج: نتایج اثر تعاملی گروه× زمانبر خودکارآمدی (۸۴۵/۹۱=F) در سطح (۰۱/۰P-Value<) معنادار بود و شفقت درمانی و واقعیت درمانی به صورت معنادار خودکارآمدی را در گروههای آزمایش تحت تأثیر قرار دادند. تفاوت میان گروههای آزمایش و کنترل از نظر میانگین خودکارآمدی، در مراحل پسآزمون و پیگیری نسبت به پیشآزمون (۷۶۸/۶=F) در سطح (۰۱/۰P-Value<) معنادار بود. این تغییرات در میانگین خودکارآمدی گروه کنترل در سه مرحله آزمون چشمگیر نبود. بین اثربخشی شفقت درمانی و واقعیت درمانی در افزایش خودکارآمدی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود نداشت (۴۰۰/۳=MD، ۴۲۹/۰=P-Value).
نتیجهگیری: شفقت درمانی و واقعیت درمانی میتوانند خودکارآمدی را در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به طور معناداری افزایش دهند، ولی میزان اثربخشی آنها بر افزایش خودکارآمدی یکسان است و معنادار نیست.
معین فصیحیان، پریسا کرمی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
با توجه به شرایط اپیدمی ویروس کووید-۱۹، یکی از عوامل مؤثر در توانبخشی و بهبود بیماران مبتلا به ویروس کووید-۱۹، فعالیتهای ورزشی هستند. ازنظر فیزیولوژیکی، فعالیتهای ورزشی به دو دسته تمرینات با شدت بالا و تمرینات با شدت کم تا متوسط تقسیمبندی میشوند که طبق مطالعات انجامشده، مشخص شده است تمرینات ورزشی با شدت کم میتوانند اثرگذاری مناسبی را در بهبود این بیماران داشته باشند. بنابراین میتوان با پیشنهاداتی از قبیل پژوهشهایی درزمینه مقایسه انواع تمرینات ورزشی با شدتهای مختلف در دوران بیماری کووید-۱۹ و تأثیرات آن بر عوامل التهابی و عوامل مؤثر بر عفونتهای دستگاه تنفسی، شکاف تحقیقاتی موجود را بهبود بخشید.
معصومه ذکی پور، کبری حاج علیزاده، محمدرضا صیرفی، مرضیه نیک پرور، صدیقه عابدینی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف بیماران مبتلا به ایسکمی قلبی بهدلیل درگیری زیاد با روند درمانی، بهتدریج دچار کاهش در پیگیری درمان و رفتارهای خودمراقبتی میشوند. برایناساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر نظریه انگیزش محافظت بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به ایسکمی قلبی انجام شد.
روش ها پژوهش حاضر از نوع کمی و کیفی است و در ۲ مرحله اجرا شده است. مرحله اول پژوهش، به روش کیفی از نوع نظریه مبنایی صورت گرفته است. قسمت کمی نیز نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به ایسکمی قلبی مراجعهکننده به بیمارستان پیامبر اعظم (ع) بندرعباس در فاصله زمانی اسفند ۱۳۹۸ تا اردیبهشت ۱۳۹۹ بود. در این پژوهش ۸۲ بیمار با روش نمونهگیری هدفمند و به روش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش، ۶ جلسه ۹۰ دقیقهای آموزش مبتنی بر نظریه انگیزش محافظت (محققساخته) دریافت کردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه خودمراقبتی میلر استفاده شد. دادهها به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری با نرمافزار آماری SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شدند.
یافته ها نتایج نشان داد مداخله مبتنی بر نظریه انگیزش محافظت بر خودمراقبتی (۰۰۰۱>P؛ ۰/۶۵=Eta؛ ۱۴۴/۷۷=F) در بیماران مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی مؤثر بوده است. بدینصورت که این مداخله توانسته به افزایش خودمراقبتی این بیماران منجر شود.
نتیجه گیری براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر نظریه انگیزش محافظت با تکیه بر آموزش تغذیه صحیح، مهارتهای مراقبت از خود، افزایش آگاهی و تمرینات ریلکسیشن و تنآرامی میتواند بهعنوان یک مداخله کارآمد جهت افزایش خودمراقبتی بیماران مبتلا به بیماری ایسکمی قلبی استفاده شود.
ابوالفضل جوکار، منا شریفی فرد، الهام جهانی فرد،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف بیماری میاز در اثر تهاجم تخم و لارو دوبالان به بافتهای زنده یا مرده میزبان ایجاد میشود. این مطالعه، مروری بر روند میاز انسانی در ایران در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ و بررسی جنبههای اپیدمیولوژیک آن است.
روش ها اطلاعات این مطالعه مروری با جستوجو در پایگاههای گوگلاسکالر، مگایران، اسکوپوس، ایرانین ژورنال، پابمد، ایران مدکس، آیسیاِس و سایماگو با استفاده از کلیدواژههای مرتبط در سایت مش جمعآوری شد. نقشههای پراکنش با نرمافزار Arc GIS نسخه ۵/۱۰ رسم شد.
یافته ها تعداد ۲۶ مورد میاز انسان از ایران، از سال ۱۳۹۲ تا شهریور ۱۳۹۹ منتشر شد که بیشترین موارد در سال ۱۳۹۴ با ۵ مورد (۲۶/۹ درصد) بود. گروه سنی۶۰< سال با ۱۰ مورد (۳۸/۶ درصد) بیشترین موارد را به خود اختصاص داد. ۵۰ درصد از بیماران مرد و ۵۰ درصد زن بودند. ۸۸/۵ درصد، ساکن شهر و ۱۱/۵ درصد، ساکن روستا بودند. میاز دهانی با ۶ مورد (۲۳/۱ درصد) و پس از آن میاز چشم و گوارشی هرکدام با ۵ مورد (۱۹/۲ درصد) بیشترین نوع بودند. گونههای مگاسفالا اسکالاریس، سارکوفاگا فرتونی، استروس اوویس، لوسیلیا سریکاتا، کرایزومیا بزیانا، اریستالیس تنکس، لوسیلیا ایلوستریس، کالیفورا ویسینا، سارکوفاگا ارگیروستوما و ۲ گونه شناسایینشده از جنسهای پسیکودا و سارکوفاگا عامل بیماری گزارش شدند. گونههای لوسیلیا سریکاتا و کرایزومیا بزیانا با ۷ (۲۶/۹ درصد) و ۵ (۱۹/۲ درصد) بیشترین موارد را به خود اختصاص دادند. میانگین تعداد لارو خارجشده از بیماران ۵/۴ ±۲۱/۵ محاسبه شد.
نتیجه گیری میاز یک بیماری عفونی است. بنابراین مداخلات بهداشتی در قالب افزایش سطح آگاهی جامعه جهت پیشگیری از افزایش شیوع بیماری ضروری است.
لیلا آسانی، مهرداد ثابت، دکتر امین رفیعی پور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف: سبک زندگی ارتقادهنده سلامت موجب بهبود روند بیماری آسم میشود. این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش سبکهای ارتقادهنده سلامت بر علائم جسمانی و ادراک بیماری در بیماران مبتلا به آسم انجام شد.
روش ها: آزمایش آموزشی نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در سال ۱۳۹۹ در میان ۳۰ نفر از بیماران مبتلا به آسم (۱۵ نفر گروه آزمایش، ۱۵ نفر گروه کنترل) مراجعهکننده به بیمارستان شهید فیاضبخش تهران به روش نمونهگیری هدفمند انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد ادراک بیماری و پرسشنامه تنفسی سنتجورج جمعآوری و ۶ جلسه آموزشی ۹۰ دقیقهای برگزار شد. در گروه کنترل، آزمایش آموزشی انجام نشد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ و با استفاده از آزمون کایاسکوئر، آزمون تحلیل واریانس مختلط بین درون آزمودنیها (تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر) تجزیهوتحلیل شد.
یافته ها: در پژوهش حاضر، اثر گروه (P=۰/۰۰۲ ,۰/۱۶۱=n۲)، زمان (۰/۷۲۰=P=۰/۰۰۱, n۲) و اثر تعاملی زمان*گروه (n۲=۰/۶۹۵,P=۰/۰۰۱) برای متغیر علائم بیماری و اثر گروه (۰/۱۳۲=P=۰/۰۰۶, n۲)، زمان (۰/۷۶۰=P=۰/۰۰۱, n۲) و اثر تعاملی زمان*گروه (۰/۶۹۵=P=۰/۰۰۱, n۲) برای متغیر ادراک بیماری معنادار بود.
نتیجه گیری: در این پژوهش آموزش سبک ارتقادهنده سلامت بر بهبود علائم بیماری و ادراک بیماری، بیماران مبتلا به آسم مؤثر بود. به مسئولین و متخصصان سلامت پیشنهاد میشود در کنار درمانهای پزشکی، زمینه آموزش آزمایشات رفتاری نظیر آموزش سبک ارتقادهنده سلامت را برای بیماران مبتلا به آسم فراهم کنند.
سارا دادی پور، هادی اسحاقی ثانی کاخکی، حسین منتظر قایم، شکراله محسنی، حسام الدین کمال زاده تختی، وحید رعنایی، ناهید شهابی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف این مطالعه اجتناب اجتماعی و نگرش تبعیضآمیز شغلی و فاکتورهای جمعیتشناختی مؤثر بر آن علیه بیمارن بهبودیافته کوویدـ۱۹را بررسی کرده است.
روش ها یک مطالعه مقطعی مبتنی بر وب روی ۳۸۳۶ فرد بالای ۱۵ سال ایرانی در سال ۱۳۹۹ به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته در خصوص اجتناب اجتماعی و نگرش تبعیضآمیز شغلی جمعآوری شدند. تجزیهوتحلیل رگرسیون خطی تکمتغیره و چندگانه برای شناسایی عوامل مرتبط با تبعیض اجتماعی و نگرش تبعیضآمیز استفاده شد.
یافته ها ۵۶/۷۲ و ۴۹/۰۶ درصد جمعیت عمومی به ترتیب اجتناب اجتماعی و نگرش تبعیضآمیز شغلی داشتند. افراد گروه سنی ۴۵ تا ۶۴ سال، ساکن شهر، افراد با تحصیلات دیپلم و دانشگاهی، دانشآموزان، دانشجویان و شاغلین دارای فرد بهبودیافته از کوویدـ۱۹ در خانواده، اجتناب اجتماعی بیشتری داشتند. مردان در مقایسه با زنان ۳۷ درصد اجتناب اجتماعی کمتری داشتند. در نگرش تبعیضآمیز شغلی گروه سنی ۴۵ تا ۶۴، ساکن شهر، مجردین، شاغلین، افراد دارای وضعیت اقتصادی خوب و دارای فرد بهبودیافته از کوویدـ۱۹ در خانواده در مقایسه با سایر افراد، نگرش تبعیضآمیز شغلی بیشتری داشتند. مردان در مقایسه با زنان ۱۶ درصد و افراد با تحصیلات راهنمایی، دیپلم و دانشگاهی در مقایسه با تحصیلات ابتدایی از نگرش تبعیضآمیز شغلی کمتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری بیش از نیمی از جمعیت، اجتناب اجتماعی و تقریباً نزدیک به نیمی از افراد، نگرش تبعیضآمیز شغلی نسبت به بیماران بهبودیافته کوویدـ۱۹ داشتند .
خانم فاطمه شاهی، استاد حمید رضا فرخ اسلاملو، خانم الهام داوطلب اسماعیلی، دکتر حسین عزیزی، اقا هادی فرید سلطانی، استاد قاسم یادگارفر،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف جدیترین تهدید سلامت بشر درحالحاضر، شیوع بیماری نوظهور کووید-۱۹ است که به دلیل انتشار سریع در جهان، توسط سازمان بهداشت جهانی بهعنوان نگرانی بینالمللی مطرح شد. باتوجهبه اهمیت موضوع، این مطالعه با هدف ارزیابی منشأ احتمالی آلودگی به ویروس کرونا در مبتلایان به کووید-۱۹ جهت استفاده در برنامهریزی و آموزش در سیستم بهداشت و درمان انجام گرفت.
روش ها در این مطالعه موردشاهدی منشأ آلودگی به ویروس کرونا، در افراد مشکوک دارای علائم یا بدون علائم مراجعهکننده به مراکز نمونهگیری با لحاظ کردن نتیجه مثبت و منفی تست پیسیآر مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات ازطریق مصاحبه با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل دادهها با رگرسیون لجستیک و استفاده از نرمافزار STATA نسخه ۱۴ انجام شد.
یافته ها درمجموع ۲۹۸ نفر (۱۴۳ نفر شاهد و ۱۵۵ نفر مورد) مورد مطالعه قرار گرفتند. شانس مثبت شدن تست پیسیآر در افراد با شرایط عدم رعایت فاصله اجتماعی، عدم استفاده از ماسک و عدم رعایت بهداشت دستها به ترتیب ۳۷/۱۱، ۹/۰۴۲ و ۱۴/۵۰ برابر بیشتر از افرادی بود که این پروتکلها را رعایت میکردند (P<۰/۰۰۱) .
نتیجه گیری باتوجهبه نتایج مطالعه حاضر میتوان گفت مهمترین و موثرترین روش برای کنترل این بیماری جلوگیری از انتشار ویروس با مدیریت تلفیقی یعنی استفاده از چندین روش پیشگیرانه (استفاده از ماسک، رعایت فاصله اجتماعی و رعایت بهداشت دستها) با مشارکت و همکاری جامعه و نهادهای دولتی است.
نادیا شکاری، سیده شیرین لطفی پور رفسنجانی، دکتر حسن خدادادی، دکتر احمدرضا صیادی، دکتر محمد اسدپور،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف توجه به بهداشت آرایشگاهها در ارتقای سطح سلامت جامعه و کنترل بیماری تأثیرگذار است. جهت جمعآوری اطلاعات با حداقل خطا، ارزشیابی وسایل اندازهگیری ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین روایی و پایایی ابزار سنجش رفتارهای پیشگیریکننده از بیماریهای منتقله از راه خون براساس الگوی باور بهداشتی انجام شد.
روش ها در مطالعه حاضر ابتدا همه مطالعات انجامشده در این زمینه و پرسشنامههای مطالعاتی دردسترس، مورد بررسی قرار گرفت و پرسشنامه اولیه مبتنی بر الگوی باور بهداشتی طراحی شد. جهت تعیین روایی محتوا به روش کیفی، پرسشنامه در اختیار ۱۳ نفر از متخصصان قرار گرفت. برای تعیین روایی محتوا به روش کمی از ۲ شاخص، نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا استفاده شد و تعیین پایایی ابزار با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت.
یافته ها ۱۰ نفر از متخصصان بهصورت کامل پرسشنامه را تکمیل کردند و عودت دادند. در مرحله رواییسنجی، نسبت روایی بین ۰/۶۲ و ۱ بود. ازنظر شاخص روایی محتوا، میانگین نمرات هر بخش در تمامی گویهها از ۰/۷۹ بیشتر و قابلقبول ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام شد که برای تمامی سازهها، این ضریب بزرگتر از ۰/۷ محاسبه شد.
نتیجه گیری پرسشنامه رفتارهای پیشگیریکننده از بیماریهای منتقله از راه خون آرایشگران زن براساس الگوی باور بهداشتی دارای روایی و پایایی مطلوب و قابلقبول است و میتواند مورد استفاده سایر پژوهشگران قرار گیرد.