حسینی زهرا، رحیمی سیده فاطمه، آقاملایی تیمور، میری محمد رضا، دستجردی رضا، سلمانی فاطمه. طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه ارتقای سلامت روان مبتنی بر نظریه لازاروس و فولکمن بر مدیریت استرس در زنان شاغل دارای تعارض کار و زندگی. طب پیشگیری. 1402; 10 (3) :312-317
URL: http://jpm.hums.ac.ir/article-1-791-fa.html
1- دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، بندرعباس، ایران.
چکیده: (675 مشاهده)
هدف کی از مهمترین معضلاتی که زنان شاغل با آن رو به رو هستند، تعارض میان کار و زندگی و استرس های ناشی از آن است که چنانچه مدیریت نشود می تواند پیامدهایی ناخواسته بر کارکردهای خانوادگی ، سازمانی و سلامت فرد شاغل داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه مدیریت استرس مبتنی بر مدل لازاروس و فولکمن بر ارتقای سلامت روان زنان شاغل دارای تعارض میان کار و زندگی انجام گردید.
روش ها مطالعه حاضر از نوع مطالعات ترکیبی است که در 4 مرحله (مرورسیستماتیک و مطالعهی کیفی، طراحی و روانسنجی ابزار، مطالعه توصیفی و مطالعه مداخله ای) در زنان شاغل دو دانشگاه در بیرجند انجام شد. در ابتدا به منظور شناسایی عوامل ایجاد کننده تعارض میان کار و زندگی در متون علمی، اقدام به انجام یک مطالعه سیستماتیک کردیم، سپس با هدف شناسایی دیدگاه ها و تجارب زنان شاغل جامعه هدف در زمینه تعارض میان کار و زندگی و روش های مقابله با آن مطالعه کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قراردادی انجام دادیم. در این مرحله نمونه گیری به صورت هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع از نظر سن، سابقه کار، تعداد فرزندان و نوع استخدام انجام شدو اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و هدایت شده با 19 زن شاغل، 6 نفر از همسران آن ها و 4 مدیر دانشگاه انجام شد. با استفاده از نتایج حاصل از مرور سیستماتیک و مطالعه کیفی پرسش نامه ای 106 گویه ای بر اساس چارچوب مدل لازاروس و فولکمن ساخته شد. بعد از انجام روایی صوری و محتوایی، با استفاده از تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی) در یک گروه 303 نفری از زنان شاغل روایی سازه سنجیده و تایید شد. برای تعیین پایایی ابزار هم از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. سپس به منظور توصیف جامعه از نظر تعارض میان کار و زندگی یک مطالعه مقطعی با نمونه 320 نفری از زنان شاغل انجام شد. درفاز نهایی (مطالعه مداخله ای) تعداد 100 نفر از زنان شاغل در دو گروه مداخله و کنترل شرکت داشتند. برنامه مداخله بر اساس نتایج پیش آزمون و سازه های مدل طراحی شد. مداخله طی 12 جلسه آموزشی 2ساعته به روش های آموزشی مختلف (سخنرانی ،پرسش و پاسخ، بحث گروهی، ایفای نقش و ...) برگزارشد. داده ها توسط 4 پرسش نامه ( تعارض کار و زندگی کارلسون، محقق ساخته مدیریت استرس در زنان شاغل، استرس ادراک شده کوهن و سلامت عمومی گلدبرگ) قبل و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss19 با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی در سطح معنی داری(p<0.05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها یافته ها در زمینه علل ایجاد کننده تعارض میان کار و زندگی بر اساس نتایج حاصل از مرور سیستماتیک در 4 گروه عوامل فردی، بین فردی، سازمانی و فرهنگی قرار گرفت. بر اساس مطالعه کیفی هدایت شده، سازه های مدل، طبقات اصلی ما را تشکیل داد و زیر طبقات بر اساس مصادیق و کدهای مستخرج از مصاحبه ها در طبقه مناسب قرار گرفتند . آنالیز نتایج نشان داد استرسورها یا عوامل ایجاد کننده تعارض از دیدگاه زنان شامل 4 طبقه اصلی است: عوامل فردی (فشار نقش مادری، ویژگی های شخصیتی، کمبود مهارت های فردی)، عوامل بین فردی ( حمایت ناکافی همسر، حمایت ناکافی اقوام، حمایت ناکافی همکاران و حمایت ناکافی مدیر)، عوامل سازمانی (ویژگی های کار و سیاست های سازمانی) و عوامل فرهنگی (نقش سنتی زن در جامعه). واکنش زنان به استرس شامل سازه ارزیابی اولیه و ارزیابی ثانویه بود. راهکارهای حل تعارض شامل 4 طبقه اصلی با سازه های مقابله مسئله محور، هیجان محور، معنامحور و کسب حمایت اجتماعی بود. سازه پیامد یا سازگاری هم متناظر با پیامدهای تعارض و شامل دو طبقه اصلی مشکلات سلامتی و اختلال در وضعیت کارکردی بود. نتایج حاصل از روانسنجی ابزار ، پرسش نامه مدیریت استرس در زنان شاغل دارای تعارض میان کار و زندگی را با 7 عامل و 75 گویه تایید کرد. در توصیف جامعه به این نتیجه رسیدیم که تعداد سال های گذشته از ازدواج، تعداد فرزندان، وجود فرد نیازمند به مراقبت در منزل و داشتن بیماری می تواند شانس تعارض را افزایش دهد. نتایج مطالعه مداخله ای هم نشان داد که آموزش تاثیر معناداری بر ارتقای رفتارهای مقابله ای مسئله محور و معنا محور و کاهش رفتارهای هیجان محور داشته است(در سطح معناداری(p<0.05)) . هم چنین تاثیر آموزش بر کاهش نمره تعارض و استرس زنان و ارتقای سلامت روان آن ها تایید شد.
نتیجه گیری یافته های این مطالعه کارآیی و اثربخشی مدل تعاملی لازاروس و فولکمن را به عنوان چارچوبی جامع جهت طراحی و اجرای مداخلات به منظور کنترل استرس در زنان شاغل دارای تعارض بین کار و زندگی تایید می کند و باعث کاهش سطح استرس و بهبود وضعیت سلامت روان زنان بعد از مداخله آموزشی می شود. شناخت استرس های جامعه هدف از زبان خودآن ها و طراحی مداخله بر اساس این یافته ها می تواند اثربخشی مداخلات را ارتقا دهد.
نوع مطالعه:
گزارش سیاستی |
موضوع مقاله:
روانشناسی دریافت: 1400/9/5 | پذیرش: 1401/1/5 | انتشار: 1402/7/9