مقدمه
لیشمانیوز یک بیماری عفونی است که توسط تکیاختهای به نام لیشمانیا ایجاد میشود که به 3 شکل بالینی شامل پوستی، پوستیمخاطی و احشایی دیده میشود [
1]. بیماری سالک در مناطق گرمسیری آمریکا، آفریقا و شبهقاره هند و در نواحی نیمهگرمسیری آسیای جنوب غربی و ناحیه مدیترانه آندمیک است. اگرچه بیماری سالک معمولاً با مرگومیر بالایی همراه نیست، ولی میزان ابتلای بالا و ایجاد ضایعات بدشکل پوستی که در برخی موارد تا بیش از یک سال باقی میماند و جوشگاه (اسکار) پس از بهبودی آن نیز که حتی با درمان استاندارد تا آخر عمر وجود دارد، قابلتوجه است و موجب اذیت و آزار بیمار میشود [
1].
بیش از 90 درصد این موارد در افغانستان، الجزایر، ایران، عراق، عربستان سعودی، سوریه، برزیل و پرو رخ میدهد. سالانه حدود 350000000 نفر در سراسر دنیا در معرض این بیماری قرار دارند و 12 میلیون نفر به این بیماری مبتلا میشوند. در ایران لیشمانیوز جلدی روستایی در نواحی روستایی 15 استان از 30 استان کشور بهصورت اندمیک مشاهده میشود [
1]. سالانه حدود 1/5 میلیون مورد جدید لیشمانیوز جلدی گزارش میشود. بیش از 90 درصد این موارد در افغانستان، الجزایر، ایران، عراق، عربستان سعودی، سوریه، برزیل و پرو رخ میدهد [
2]. لیشمانیوز جلدی در ایران به 2 شکل لیشمانیوز جلدی روستایی یا مرطوب و لیشمانیوز جلدی شهری یا خشک دیده میشود [
3]. حدود 80 درصد موارد لیشمانیوز جلدی در کشور ما مربوط به فرم روستایی است [
1]. استان اصفهان ازجمله استانهای آندمیک لیشمانیوز جلدی است و شهرستان آران و بیدگل بهعنوان کانون بیماری در این استان قرار دارد. این شهرستان در حاشیه کویر واقع شده و شرایط مناسب رشد و تکثیر ناقلان و مخازن انگل، در بخش کویری آنها مهیاست [
2]. فراوانی موارد سالک در سال 1396 در شهرستان آران و بیدگل 108 نفر بوده است (آمار منتشرنشده، معاونت بهداشتی دانشگاه علومپزشکی کاشان) .
عامل بیماری لیشمانیازیس، یک انگل داخل سلولی اجباری است که ماکروفاژهای دخیل در سیستم ایمنی بدن را مورد حمله قرار میدهد [
4]. ناقل بیماری، دوبالان خانواده Psycodidae، معروف به پشه خاکی هستند. گونه و زیرگونه از پشه خاکی در انتقال حدود 30 گونه انگل لیشمانیا به پستانداران دخیل هستند. در ایران تاکنون 42 گونه پشه خاکی از 2 جنس فلبوتوموس و سرژنتومیا شناسایی شده است. همچنین گونههای مختلف انگل لیشمانیا بیماریزایی و درمان متفاوتی دارند. ازاینرو تشخیص سریع و دقیق گونههای مختلف انگل بهمنظور درمان مؤثرتر و اتخاذ روشهای کنترلی مناسبتر، اهمیت فوقالعادهای دارند [
4]. در غرب و جنوب غرب کشور indica Tatera مخزن بیماری است. همچنین، Meriones libycus در نقاطی که Rhombomys آلوده است، بهعنوان مخزن فرعی حائز اهمیت است. در منطقه بادرود نطنز (استان اصفهان) جوندگان libycus. M و opimus. R مخازن اصلی بیماری معرفی شدهاند [
5]. تشخیص لیشمانیوز جلدی بهطور معمول براساس علائم بالینی مشاهدهشده در بیماران و تأیید آن ازطریق آزمایش مستقیم، کشت یا بیوپسی صورت میگیرد [
6،
7]. مطالعات ندیم و همکاران در سال 1968 در اصفهان نشان داد جوندگان به ترتیب وفور عبارتاند از: رومیومیس اوپتیموس، موس مووس کولوس و مریونس لیبیکرس و نزوکیا ایندیکا که رومبومیس اوپتیموس 60 درصد جوندگان صیدشده در اصفهان را شامل شده است [
7].
در نقاطی که رومبومیس اوپتیموس فراوان است مرینوس لیبیکوس همراه با آن در کنار لانههای آن و بهصورت دستهجمعی زندگی میکنند [
7]. یافتههای این تحقیق میتواند به برنامهریزی و اقدامات مؤثرتری جهت کنترل بیماری لیشمانیوز جلدی در این شهرستانها کمک کند. باتوجهبه شیوع بالای این بیماری در استان اصفهان و شهرستان آران و بیدگل و باتوجهبه اینکه در سالهای اخیر مطالعه جامعی در این زمینه انجام نشده است، این مطالعه با هدف تعیین اپیدمیولوژی لیشمانیوز در شهرستان آران و بیدگل طی سالهای 1397 تا 1399انجام شد.
مواد و روشها
این مطالعه بهصورت توصیفیمقطعی بر روی مبتلایان به بیماری سالک مراجعهکننده به مرکز درمان سالک شهرستان آران و بیدگل طی سالهای 1397 تا 1399 انجام گرفت. مطالعه در دانشگاه علومپزشکی تهران تصویب شد و مجوز کمیته اخلاق را اخذ کرد (IRSBMJ.PHNS.REC.1400.026). معیار ورود بیماران تشخیص اسمیر مثبت زخم سالک و وجود اطلاعات کامل در دفاتر مرکز بهداشت شهرستان آران و بیدگل بوده است. پس از تشخیص سالک کلیه اطلاعات بیمار اعم از سن، جنس، شغل، ملیت، محل سکونت (شهر / روستا)، وضعیت محل سکونت، ابتلای همزمان سایر افراد خانواده، سابقه اسکار در سالهای قبل، محل ضایعه، تعداد ضایعات، ماه بروز ضایعه، سابقه مسافرت و محل مسافرت در چکلیست وارد شد. بیمارانی که پروندههای ناقص داشتند و یا تاریخ ابتلای آنها مشخص نبود و بیمارانی که در دسترس نبودند از مطالعه خارج شدند. حجم نمونه موردبررسی 1020 بوده است. پس از جمعآوری اطلاعات ابتدا جداول فراوانی وضعیت ابتلا برحسب متغیرهای زمینهای ترسیم شد. نمودارهای آماری وضعیت ابتلا برحسب متغیرهای مختلف ترسیم شد. آزمون آماری کایاسکوئر برای تحلیل نتایج استفاده شد. 0/05>P بهعنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد. نرم افزار SPSS نسخه 22 برای تحلیل نتایج و اکسل برای رسم نمودار استفاده شد.
یافتهها
در طی سالهای 1397 تا 1399 1020 نفر به مراکز درمان سالک شهرستان آران و بیدگل مراجعه کردند و برایشان پرونده تشکیل شد. 60/6 درصد نفر از بیماران 612 مرد و بقیه زن بودند. 16/5 درصد بیماران در محدوده سنی زیر 10 سال و 94/1 درصد آنها ایرانی بودند. 0/8 درصد بیماران سابقه ابتلای قبلی به بیماری را داشتهاند. 43/6 درصد بیماران سابقه مسافرت را گزارش کردهاند که بیشتر این افراد مسافرت به شهر داشتهاند. 89/9 درصد بیماران کمتر از 5 زخم داشته و اندازه زخم 74/4 درصد از بیماران کمتر از 3 سانتیمتر بوده است. بیشتر زخمها در اندام فوقانی و 9/5 درصد زخمها در اندام تحتانی بروز داشتهاند (
جدول شماره 1).
بیشترین فراوانی مبتلایان در فاصله ماههای شهریور تا آذر ماه بود (
تصویر شماره 1).
ازلحاظ آماری ارتباط معنیداری بین سن افراد مبتلا با محل زخم دیده شد (0/01>P) (
جدول شماره 2). بیشترین فراوانی بروز زخم در بین مردان و بر روی اندام فوقانی با 59/5 درصد بوده است.
بیشترین فراوانی بروز زخم در بین مردان و بر روی اندام فوقانی با 59/5 درصد بوده است (
جدول شماره 3).
بیشترین فراوانی بروز زخم در میان مشاغل مربوط به گروه محصلین و بر روی اندام فوقانی با 70/4 درصد بوده است. ازلحاظ آماری بین شغل و بروز زخم بر روی تنه رابطه آماری معنیدار مشاهده نشد (359/P=0) ولی بروز زخم بر روی سایر نقاط بدن رابطه معنیدار بود (0/001>P) (
جدول شماره 4).
78/9 درصد زنان و 71/5 درصد مردان مبتلا به زخمهای 2/9 سانتیمتری و کمتر بودند. بیشترین فراوانی زخم 2/9 سانتیمتر و کمتر در بین کودکان با 93/1 درصد و بیشترین فراوانی زخم 3 سانتیمتر و بیشتر در بین کشاورزان با 41/9 درصد بوده است. 74/5 درصد ایرانیان مبتلا به زخم2/9 سانتیمتری و کمتر و 73/3 درصد افراد غیرایرانی مبتلا به زخمهای 3 سانتیمتری و بیشتر بودند. 1/92 درصد افراد ساکن در روستا مبتلا به زخمهای با اندازه 9/2 سانتیمتری و کمتر و 2/72 درصد افراد ساکن در شهر مبتلا به زخمهای با اندازه 3 سانتیمتری و بیشتر بودند. در 92/1 درصد افراد ساکن در روستا زخم در اعضای خانواده بروز کرده است. این میزان در افراد ساکن در شهر 20/2 درصد بوده است. ازلحاظ آماری بین جنس، سن و محل سکونت با اندازه زخم بیماران رابطه آماری معنیداری مشاهده شد (0/05>P) (
جدول شماره 5).
بحث و نتیجهگیری
در این مطالعه 60/6 درصد بیماران مرد و بقیه زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن بیماران 12/9±34/5 سال بود. 94/1 درصد بیماران ایرانی بودند. بیشترین فراوانی شغلی مربوط به مشاغل خانهدار (24/5 درصد)، محصل (17/5 درصد) و کارگر (14/8 درصد) بود. 88/8 درصد بیماران روستایی و بقیه شهری بودند. بیشترین فراوانی ابتلا مربوط به ماه آبان با 32/4 درصد و پس از آن شهریور و مهر با 25/9 درصد و 22/1 درصد بود. از بین کل بیماران 0/8 درصد سابقه ابتلای قبلی داشتند و 20/1 درصد بیماران سابقه ابتلای اعضای خانواده را داشتند. از کل بیماران 43/6 درصد سابقه مسافرت داشتند.
در مطالعه رمضانی 30/8 درصد بیماران در گروه سنی 1 تا 9 سال قرار داشتند. تعداد بیماران شهری بیشتر از روستاییان بود. همچنین ابتلا در مردان بیش از زنان بود [
8]. همچنین در مطالعه درودگر و همکاران که در سال 1387 در شهرستان آران و بیدگل انجام شد، بیشترین فراوانی در افراد بالای 20 سال دیده شد. مطالعه دیگری توسط احمدی و همکاران در شهرستان کاشان انجام شدکه در آن 82/2 درصد مبتلایان شهری و بقیه روستایی بودند [
9]. نتایج مطالعات مذکور با مطالعه حاضر ازنظر توزیع سنی و محل سکونت همخوانی دارد. دلیل اصلی شیوع بالای این بیماری را در سنین کودکی و جوانی و جنس مردان میتوان به نوع پوشش آنها نسبت داد. این نتیجه در مطالعه چگنی شرفی و همکاران در سال 1385 نیز دیده شد. در این مطالعه بیشتر بیماران مرد، شهری و در گروه سنی 10 تا 40 سال قرار داشتند [
10].
در مطالعه نجاتی و همکاران در سال 1392 در شهر اندیمشک نیز 61/2 درصد بیماران شهری بودند، بیماری در مردان بیش از زنان دیده شد و 41/6 درصد مبتلایان در محدوده سنی 15 تا 24 سال قرار داشتند [
11]. مطالعات اخیر نیز اثر نوع پوشش را بر ابتلای افراد تأیید میکند. البته در مطالعه دیگر که توسط بهبهانی و همکاران در سال 1391 در شهرستان امیدیه انجام شد بیشترین گروه سنی درگیر بیماری در محدوده سنی صفر تا 9 سال قرار داشتند. محققین علت احتمالی کاهش ابتلا با افزایش سن را ایجاد مصونیت کافی در سنین یالا دانستند [
12].
در تأیید مطالعه مذکور، نمرودی و همکاران در مطالعهشان در شهر خاش نیز بیشترین درصد ابتلا را در محدوده سنی 9 ماهگی تا 4 سالگی گزارش کردند و کمترین درصد شیوع در گروه سنی 40 تا 49 سال دیده شد [
13]. برخی مطالعات خارجی نیز نتایج مذکور را تأیید کردند. مطالعه مقطعی در شهر کازابلانکا بیشترین فراوانی را در کودکان نشان داد [
14]. در مطالعه سخایی و همکاران در شهرستان نیشابور اکثر بیماران زیر 10 سال و 51/7 درصد مبتلایان مرد بودند. 59/5 درصد مبتلایان در شهرها زندگی میکردند [
15].
در این مطالعه در 89/9 درصد بیماران تعداد 5 زخم و کمتر دیده شد و در 25/6 درصد بیماران اندازه زخم بیشتر از 3 سانتیمتر بود. در 59/6 درصد بیماران زخم در اندام فوقانی، در 42/3 درصد اندام تحتانی و در 16/9 درصد بیماران زخم در سر و گردن بیماران دیده شد (0/001>P). همچنین ارتباط معنیداری بین وجود زخم در سر و گردن با جنس بیماران دیده شد (0/049=P) و ارتباطی بین زخم در دست، پا و تنه بیماران با جنسیت دیده نشد (0/05
P). همچنین ارتباط معناداری بین وجود زخم در سر و گردن با جنس بیماران دیده شد (0/049=P) و ارتباط معناداری بین زخم در دست، پا و تنه بیماران با جنسیت دیده نشد (0/05
P). 28/5 درصد مردان اندازه زخم بیش از 3 سانتیمتر را داشتند. درحالیکه این عدد در خانمها 21/1 درصد بود. ارتباط معنیداری بین جنسیت و اندازه زخم دیده شد (0/01=P) همچنین ارتباط مثبت معنیداری بین اندازه زخم بیماران با سن آنها دیده شد (0/001=P)ولی ارتباط بین اندازه زخم با شغل و ملیت بیماران دیده نشد (0/277=P). 7/9 درصد بیماران روستایی دارای زخم بیش از 3 سانتیمتر بودند. درحالیکه این عدد در بیماران شهری 27/8 درصد بود. ارتباط معنیداری بین محل سکونت و اندازه زخم بیماران دیده نشد (0/001>P).
در مطالعه درودگر و همکاران 35/6 درصد افراد دارای جای زخم بودند. 49/3 درصد مبتلایان سابقه زخم قبلی داشتهاند و در برخی از آنها تا 40 زخم دیده شد. درحالیکه در مطالعه حاضر افراد حداکثر 15 زخم داشتهاند. 39/6 درصد بیماران زخم را در دست، 28/8 درصد در پا، 26 درصد در صورت و 5/6 درصد در سایر نقاط بدن داشتهاند. نتایج مطالعه حاضر درباره نوع محل زخم، با نتایج مطالعه درودگر و همکاران همخوانی دارد. دلیل آن را نیز میتوان به عدم پوشش مناسب در دستها و سر و صورت دانست. پاها نیز معمولاً از مچ به پایین در معرض گزش حشرات قرار دارند.
در مطالعه نیلفروشزاده نیز ضایعه صورت (12/1 درصد)، دست و پا (12/3 درصد) و در دستها (23 درصد) بود و تنها در11/5 درصد افراد، ضایعه جایی به غیر از دستها، پاها و صورت بود [16]. این مطالعات نیز اثر عدم پوشش مناسب در دستها، قسمت پایین پاها و صورت را در ابتلا به زخم لیشمانیوز تأیید کرده است. مطالعه نمرودی و همکاران نیز بیشترین محل ضایعه را در صورت و اندامها گزارش کرده است [17]. در مطالعه احمت اوزبیلگین در ترکیه نیز بیان شده که65/7 درصد بیماران حداقل یک ضایعه در ناحیه سر یا صورت خود داشتهاند [18]. در مطالعه بوچرا باگاد در شهر کازابلانکا ارتباط معنیداری بین لیشمانیوز پوستی ناشی از اِل تروپیکا با اندازه زخم (0/002=P) و بروز ضایعه در صورت (0/005=P) نشان داده شد. همچنین در این مطالعه عامل مهاجرت از روستاها به شهرها یکی از علل بروز بالاتر لیشمانیوز جلدی در مناطق شهری نسبت به روستایی بود [14].
در مطالعه سخایی و همکاران نیز دستها بیشترین آسیبدیدگی بدن با 56 درصد و تنه با 10/3 درصد کمترین فراوانی را نشان دادند [15]. مطالعاتی که انجام شده عموماً به 2 شکل بوده است. یکی بررسیهای اپیدمیولوژیک و دیگری بررسیهای نوع و گونه لیشمانیوز بوده است. مطالعات چندانی درمورد بررسی ارتباط بین تعداد و اندازه زخم با فاکتورهای جمعیتشناختی و شغلی انجام نشده است، ولی عموماً مشاغلی که در محیطهای سرباز بودند بیشتر در معرض گزش حشرات قرار داشتند و بالتبع احتمال ابتلا به سالک در آنها افزایش یافته است. اقدامات مناسب بهداشتی برای بهبود شرایط محیطی، آموزشهای بهداشت عمومی و افزایش آگاهیهای عمومی از تأثیر مثبت تشخیص بهموقع بیماری در موفقیت درمان، میتواند تأثیر قابلتوجهی در کاهش عوارض این بیماری داشته باشد.
نتایج این مطالعه حاکی از بالا بودن شیوع بالای بیماری در سنین جوانی و در مردان در مناطق شهری و در مشاغلی مانند کارگری، کشاورزی و تحصیل کودکان است. پیشنهاد میشود آموزشهای لازم درمورد این بیماری ارائه شود تا سطح بهداشت جامعه و محیط ارتقا و بروز این بیماری کاهش یابد.
این مطالعه بر روی مبتلایان انجام شد؛ افرادی که به مراکز بهداشتیدرمانی مراجعه میکردند. متغیرهایی که عموماً مدنظر قرار گرفت متغیرهای جمعیتشناختی بود و حداکثر متغیرهای محل و تعداد زخمهای لیشمن اندازهگیری شده است. بررسی نوع زخم و شناسایی گونههای لیشمن انجام نشد. همچنین عدم وجود امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی و یا متخصص برای تشخیص گونه جزو محدودیت ها ی این مطالعه است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مطالعه در دانشگاه علومپزشکی تهران تصویب شده و مجوز کمیته اخلاق را اخذ کرد (IRSBMJ.PHNS.REC.1400.026). باتوجهبه اینکه اطلاعات طرح تحقیقاتی از پروندههای بیماران مراجعهکننده استخراج شده است رضایتنامه کتبی وجود ندارد .
حامی مالی
این مطالعه منتج ازپایاننامه دورههای عالی بهداشت عمومی (MPH) آقای محسن فریدونی از گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی بوده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: حسین حاتمی، محسن فریدونی؛ نرمافزار: حسین اکبری، محسن فریدونی؛ تجزیهوتحلیل رسمی: حسین اکبری، محسن فریدونی؛ سرپرستی دادهها: حسین اکبری، محسن فریدونی؛ نگارش و تهیه پیشنویس اصلی: بررسی و ویرایش، تجسم، تحقیق، منابع، اعتبارسنجی و روش: همه نویسندگان؛ نظارت و مدیریت پروژه: حسین حاتمی؛ کسب بودجه: محسن فریدونی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.